سـ‌ع‌ـید نوشت

بلاگ و روزنوشت‌های فرهنگی و شخصی سعید ابوالحسنی‌نژاد؛

«سـ‌ع‌ـید نوشت»

بلاگ و روزنوشت‌های فرهنگی و شخصی سعید ابوالحسنی‌نژاد؛

مدتی گفتار بی کردار کردی مرحمت؛
روزگاری هم به من کردار بی گفتار ده
صائب تبریزی

ســ‌ع‌ـــید's book recommendations, liked quotes, book clubs, book trivia, book lists (read shelf)
کارهای خوب!
پیام های کوتاه

◾️ اخرین مطالب...

۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

بلاگ‌نوشت؛ 



دریافت

هربار یادم افتاد در کوچه دیده ما را
«دل می رود زدستم صاحب دلان خدا را»

در کوچه یک طرف من یک سو تمام دشمن
«گر تو نمی پسندید تغییر کن قضا را»

با چشم های بی سو رفتیم سوی خانه
«باشد که باز بینیم دیدار آشنا را»

روی کبود را نیز مخفی نمی توان کرد
«دردا که راز پنهان خواهد شد آشکا را»

 بستند پیش چشمم دستان دلبرم را
«دلبر که در کف او موم است سنگ خا را»

جز در مرام حیدر رسم کدام شاه است
«بادوستان مروت با دشمنان مدارا»

ای بانوی کرامت با این که بی قراری
«روزی تفقدی کن درویش بی نوارا»

شعری از دوست خوبم امیر تیموری

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 



دریافت


دکترحسین کچویان جامعه‌شناس: هیچ حاکمیتی در دنیا مشروعیت مردمی خودش را هر سال در کف خیابان‌ به رخ نمی‌کشد.

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 

کانادا نیست! جاده قزوین- رشت در ایران است!

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 


زمین عروس شد و آسمان به حرف آمد
چه اتفاقی از این خوب‌تر که برف آمد
علیرضا بدیع

رزق و روزی، ممکن است پول و مادیات نباشد! گاهی آرامش، گاهی علم، گاهی نعمت آسمانی و مهم‌تر؛ گاهی خانواده خوب است


  • سـ‌ع‌ـید
یک برش کتاب؛ 
تار، مقدم بر پود است! دار قالی را هم که علم می‌کنند، اول تار را می‌بندند! و تار هم باید خیلی محکم باشد و بعد شروع به پود می‌کنند. تار اگر محکم نباشد فرش شکل نمی‌گیرد! زندگی هم همینطور است، تار دارد و پود. تار زندگی ارتباط با خداست. این ارتباط هم باید محکم باشد. انسان تا با خدا ارتباط نداشته باشد امکان ندارد با اطرافیان و خانواده و همسر خود بتواند ارتباطی وثیق و محکم و پایدار داشته باشد!
اگر رابطه انسان با خدا شل باشد، رابطه او با دیگران و خانواده‌ی خود هم شل و سست خواهد بود؛ یعنی هیچ استحکامی ندارد و هرگز قابل اعتماد نیست! منظور از رابطه‌ی با خدا هم این است که انسان گوش به حرف خدا باشد!


#خوب_باشیم

کتاب نقره سپید نوشته استاد رنجبر صفحه ۷۳
  • سـ‌ع‌ـید
یک برش کتاب؛ 

آقا محمد خان قاجار، قرآنى به خط میرزاى تبریزى که خطاط معروفى بود با جلدى که به یاقوت و الماس و زبرجد و سایر سنگ‌هاى گران‌بها تزئین شده بود به رسم هدیه براى بحرالعلوم ارسال کرد.

وقتى قرآن را آوردند که به ایشان برسانند درب منزل را زدند با کوبیدن حلقه در بحرالعلوم خود پشت درب منزل آمد و در را باز نمود، در حالى که دست مبارک آن بزرگمرد بالا و قلم به دستشان بود.

خطاب به آنان فرمود: چه کار دارید؟ گفتند: حضرت سلطان، قرآنى براى شما فرستاده‌اند، استاد نگاهى به جانب قرآن نمود و گفت: این زینت‌ها و دانه‌ها چیست که بر جلد آن نصب شده است؟ عرض شد: این‌ها سنگ‌هایى گرانبهاست که جلد قرآن را با آنها تزئین نموده‌اند! گفت: چرا بر کلام خدا چیزى آویخته‌اید که باعث زندانى شدن و تعطیل آن مى‌گردد؟ آن‌ها را از جلد قرآن جدا کنید و بفروشید و قیمت آن را، میان مساکین قسمت کنید. 

عرض کردند: قرآن را که با خط خطاطى معروف است و ارزش زیادى دارد قبول فرمایید. گفت: قرآن را هرکس آورده نزد او باشد و آن را تلاوت نماید. این را فرمود و در منزل را بست...

به نقل از حجت الاسلام سیدمجید پورطبا
کتاب فوائد الرضویه، ص 406.

  • سـ‌ع‌ـید
یک برش کتاب؛ 

بنز سیاه‌رنگی وارد پادگان شد! همه کنار رفتند تا ماشین، خود را به جنازه برساند. یک نفر از آن پیاده شد و در کنار جسد ایستاد. از جسد نمونه‌گیری کرد و رفت... سفیر بریتانیای کبیر بود. می‌خواست به دولت مطبوعش اطمینان دهد که نواب دیگر زنده نیست!

کتاب حاشیه‌های مهم‌تر از متن نوشته‌ی محمدعلی الفت‌پور ص42

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 

نه نوحی هست؛

تا از موج و طوفان بَر کشد مارا...

نه موسایی؛

که بشکافد عصایش آبِ دریا را...

نه ابراهیم؛

تا... ناگه گلستان سازد آتش را


تسلیت بابت حادثه تلخ کشتی سانچی...

  • سـ‌ع‌ـید
یادداشت‌ها؛ 
امروز کلیدواژه‌ی امید، بر سر زبان‌ها افتاده و بسیار شنیده می‌شود. از نتایجِ آماری و تحقیقیِ فلان موسسه‌ی خارجی درباره‌ی کشورهای امیدوار گرفته تا صحبت‌های رهبری و رئیس‌جمهور و مردم.
امید؛ توانایی باور داشتن به احساسی بهتر در آینده است. اگر شکل مثبت آن در فرد یا افراد جامعه بروز کند؛ پیشرفت و حرکت را بوجود می‌آورد و شکل منفی آن هم می‌تواند سلامت روانیِ عمومی را به خطر انداخته و فرد یا حتا یک جامعه را از پا درآورد. (1)
شکی نیست که در سالهای اخیر، اتفاقات و مسیر سیاسی و اقتصادیِ پرتلاطمی را پشت سر گذاشتیم و این اتفاقات بر فرهنگ عمومی ما نیز تأثیر داشته است. و این یک واقعیت است که همین مسأله و تبعات مختلف آن، امیدواری اجتماعی (اعم از ترسیم آینده‌ای روشن و...) را در بین مردم به شدت کاهش داده است. اما یک نکته؛ مهم و ضروری است که از آن غافلیم!
این‌روزها؛ سیاست و اقتصاد و نقد‌هایی که به حکومت و دولت بازمی‌گردد؛ نُقل صحبت‌های محافل عمومی و خویشاوندی ماست. صحبت‌هایی که  گاهی (فارغ از به حق یا ناحق بودنش) به‌قدری منفی و ناامیدکننده است که خود گوینده را آزرده‌خاطر می‌کند و نگرانی و تشویش را به جمع تزریق می‌کند! اما آیا در این بین به کودک یا نوجوانی که در جمع حضور دارد و شنونده‌ی این حرف‌هاست فکر کرده‌ایم! به این فکر کرده‌ایم که این حجم از ناامیدی و شنیده‌های منفی و نگران‌کننده را چطور باید هضم کند؟ آینده‌ی خود را چطور باید ببیند؟ در حالیکه هنوز منظومه‌ی فکریِ او کامل نشده، چطور می‌تواند این‌همه تناقض را (یکجا) بپذیرد؟
از خانواده و جامعه‌ی ناامید که بگذریم؛ می‌دانیم که رسانه‌ی ملی خاصیتِ اثرگذاری و هدایت‌گریِ خود را از دست داده و فضای مجازی، به خصوص شبکه‌های اجتماعی گوی سبقت را از رسانه‌ی ملی و رسانه‌های مکتوب هم دزدیده و حقیقتاً تبدیل به پیشران و هدایت‌گران جامعه شده است. حالا داده‌هایی در اختیار نوجوان ما قرار می‌گیرد که به دلیل تمرکز بر کارکرد منفی فضای مجازی، از درستی و راستی آن‌ها سوءاستفاده شده و متاسفانه با تعابیر زیبایی نظیر آزادی بیان، دسترسی آزاد به اطلاعات، حق دانستن و... حجم زیادی از اخبار و اطلاعات ناامیدکننده و بی‌پایه، با اخبار و اطلاعات صحیح درهم‌آمیخته شده و همین‌ها ملاک تصمیم‌گیری‌ها و حرکت‌های عمومی قرار می‌گیرند!
اگر بخواهیم از اثرات آن بگذریم باید گفت که به دلیل خاصیت شکل‌پذیری و اثرپذیریِ کودک و نوجوان؛ به راحتی عناصری نظیر نفرت و احساس ضعف و بدبینی به آینده (ناشی از ناامیدی) در او ریشه می‌کند! این؛ قطعاً چیز خوشایندی نیست!
روانشناسان برای کتاب‌خوان شدن کودکان توصیه کردند که پدر و مادر، اگر کتاب هم نمی‌خوانند و مشغول به کار دیگری هستند، حداقل کتاب را مقابل خود بازکنند تا در ذهن کودک تلقی کتاب خواندن بوجود آید! حالا ما نمی‌توانیم (با پذیرش تمام واقعیت‌های بد) حداقل تظاهر به امید کنیم!
...بماند که واقعاً نمی‌دانیم سرعت دست‌یابی ایران به فناوری‌های جدید، اقتدار و امنیت و ثبات کشور در بحران‌های منطقه، پایداری نظام و مشارکت مردمی بالا، اندوخته‌های تاریخی و فرهنگیِ منحصر به فرد ملی و یک دنیا حرف و واقعیاتِ امیدوارکننده‌ی دیگر، چرا هیچ ربطی به کودک و نوجوان ما ندارد!
زمانی‌که نشانه‌های امیدواری فردی و امیدواری اجتماعی(2) کمرنگ شوند و یا از بین بروند حرکت کشور کند یا متوقف می‌شود. جامعه‌ای می‌تواند خود را به موفقیت برساند که هم مردم و هم مسئولینش امیدوار و تلاشگر باشند. می‌توان گفت عامل اصلی موفقیت یک جامعه هم حضور و همراهی مردمش است و عامل حضور و همراهی مردم هم امید و اطمینان آن‌هاست. (3) پس تلاش ، همت و امید که باشد، حتماً پیشروندگی هست (4)


پی‌نوشت:
1. تعریف امید با کمی تلخیص برگرفته از کتاب امید و رسانه نوشته‌ی حسین مهربانی‌فر و سیدمجید امامی
2. امیدواری فردی شامل ایمان، معنویت فردی، انگیزه و ... است و امیدواری اجتماعی در مواردی نظیر آینده‌ی روشن و... بازتعریف می‌شود.
3. رهبر انقلاب؛ 25/06/1389
4. رهبر انقلاب؛ 13/04/1390
  • سـ‌ع‌ـید

بایگانی