امروز کلیدواژهی امید، بر سر زبانها افتاده و بسیار شنیده میشود. از نتایجِ آماری و تحقیقیِ فلان موسسهی خارجی دربارهی کشورهای امیدوار گرفته تا صحبتهای رهبری و رئیسجمهور و مردم.
امید؛ توانایی باور داشتن به احساسی بهتر در آینده است. اگر شکل مثبت آن در فرد یا افراد جامعه بروز کند؛ پیشرفت و حرکت را بوجود میآورد و شکل منفی آن هم میتواند سلامت روانیِ عمومی را به خطر انداخته و فرد یا حتا یک جامعه را از پا درآورد. (1)
شکی نیست که در سالهای اخیر، اتفاقات و مسیر سیاسی و اقتصادیِ پرتلاطمی را پشت سر گذاشتیم و این اتفاقات بر فرهنگ عمومی ما نیز تأثیر داشته است. و این یک واقعیت است که همین مسأله و تبعات مختلف آن، امیدواری اجتماعی (اعم از ترسیم آیندهای روشن و...) را در بین مردم به شدت کاهش داده است. اما یک نکته؛ مهم و ضروری است که از آن غافلیم!
اینروزها؛ سیاست و اقتصاد و نقدهایی که به حکومت و دولت بازمیگردد؛ نُقل صحبتهای محافل عمومی و خویشاوندی ماست. صحبتهایی که گاهی (فارغ از به حق یا ناحق بودنش) بهقدری منفی و ناامیدکننده است که خود گوینده را آزردهخاطر میکند و نگرانی و تشویش را به جمع تزریق میکند! اما آیا در این بین به کودک یا نوجوانی که در جمع حضور دارد و شنوندهی این حرفهاست فکر کردهایم! به این فکر کردهایم که این حجم از ناامیدی و شنیدههای منفی و نگرانکننده را چطور باید هضم کند؟ آیندهی خود را چطور باید ببیند؟ در حالیکه هنوز منظومهی فکریِ او کامل نشده، چطور میتواند اینهمه تناقض را (یکجا) بپذیرد؟
از خانواده و جامعهی ناامید که بگذریم؛ میدانیم که رسانهی ملی خاصیتِ اثرگذاری و هدایتگریِ خود را از دست داده و فضای مجازی، به خصوص شبکههای اجتماعی گوی سبقت را از رسانهی ملی و رسانههای مکتوب هم دزدیده و حقیقتاً تبدیل به پیشران و هدایتگران جامعه شده است. حالا دادههایی در اختیار نوجوان ما قرار میگیرد که به دلیل تمرکز بر کارکرد منفی فضای مجازی، از درستی و راستی آنها سوءاستفاده شده و متاسفانه با تعابیر زیبایی نظیر آزادی بیان، دسترسی آزاد به اطلاعات، حق دانستن و... حجم زیادی از اخبار و اطلاعات ناامیدکننده و بیپایه، با اخبار و اطلاعات صحیح درهمآمیخته شده و همینها ملاک تصمیمگیریها و حرکتهای عمومی قرار میگیرند!
اگر بخواهیم از اثرات آن بگذریم باید گفت که به دلیل خاصیت شکلپذیری و اثرپذیریِ کودک و نوجوان؛ به راحتی عناصری نظیر نفرت و احساس ضعف و بدبینی به آینده (ناشی از ناامیدی) در او ریشه میکند! این؛ قطعاً چیز خوشایندی نیست!
روانشناسان برای کتابخوان شدن کودکان توصیه کردند که پدر و مادر، اگر کتاب هم نمیخوانند و مشغول به کار دیگری هستند، حداقل کتاب را مقابل خود بازکنند تا در ذهن کودک تلقی کتاب خواندن بوجود آید! حالا ما نمیتوانیم (با پذیرش تمام واقعیتهای بد) حداقل تظاهر به امید کنیم!
...بماند که واقعاً نمیدانیم سرعت دستیابی ایران به فناوریهای جدید، اقتدار و امنیت و ثبات کشور در بحرانهای منطقه، پایداری نظام و مشارکت مردمی بالا، اندوختههای تاریخی و فرهنگیِ منحصر به فرد ملی و یک دنیا حرف و واقعیاتِ امیدوارکنندهی دیگر، چرا هیچ ربطی به کودک و نوجوان ما ندارد!
زمانیکه نشانههای امیدواری فردی و امیدواری اجتماعی(2) کمرنگ شوند و یا از بین بروند حرکت کشور کند یا متوقف میشود. جامعهای میتواند خود را به موفقیت برساند که هم مردم و هم مسئولینش امیدوار و تلاشگر باشند. میتوان گفت عامل اصلی موفقیت یک جامعه هم حضور و همراهی مردمش است و عامل حضور و همراهی مردم هم امید و اطمینان آنهاست. (3) پس تلاش ، همت و امید که باشد، حتماً پیشروندگی هست (4)
پینوشت:1. تعریف امید با کمی تلخیص برگرفته از کتاب امید و رسانه نوشتهی حسین مهربانیفر و سیدمجید امامی
2. امیدواری فردی شامل ایمان، معنویت فردی، انگیزه و ... است و امیدواری اجتماعی در مواردی نظیر آیندهی روشن و... بازتعریف میشود.
3. رهبر انقلاب؛ 25/06/1389
4. رهبر انقلاب؛ 13/04/1390