سواد فرهنگی از واژگان قشنگی است که میتوان آن را در برنامههای تلویزیونی و تریبونهای سیاسی، بدون کوچکترین شناختی، بکار برد!(1) اما سواد فرهنگی ضروریتر از این حرفهاست!(2) تا این حد ضروری، که لازم است به جای فرو کردن مباحثی چون «برنامهی روزانه و ساعتی رئیس جمهور» در ذهن نوجوانمان(3)، دروس و مباحثِ کتبِ تحصیلی را، با ظرافتهایی، در قالب سواد فرهنگی، آموزش و انتقال داد!(4) نوجوانی که هم او و هم ما به دروس و کتبی دلخوش کردهایم که با خواندن و دانستن آنها، آگاهیها و آمادگی لازم را برای آیندهی خود و کشورش کسب میکند تا مفید باشد! اما آیا واقعاً همینطور است!؟
ایرانِ ما، با تاریخِ چند هزارساله و اتفاقات تاریخی معاصر و انقلاب اسلامی، ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی زیادی دارد. تاریخ و آداب و رسوم را، مردمانی بوجود آوردند که لازم است آنها را بدانیم و بشناسیم! فرهنگها و اقوام مختلفی نیز در ایران هستند که لازم است با آنها آشنا باشیم! این لزوم را هم همین سواد فرهنگی تعیین میکند! از همان حس وطنپرسی گرفته تا اهمیت آگاهی از تاریخ و آشنایی با فرهنگ!
از طرفی سواد داشتن مهم است! از سواد خواندن و نوشتن که ابتداییترینِ سوادهاست گرفته تا سوادهای اجتماعی و ارتباطی؛ مثل سواد رسانهای، سواد فضای مجازی و... که میتوان آنها را مکمل یا زیرمجموعهی سواد فرهنگی دانست! در کنار این مسائل، شناخت ما از تاریخِ جامعه و از جغرافیای بومی، مناسبات و رفتار اجتماعی و شناخت آداب و رسوم فرهنگی و از همه مهمتر واکنش فکری و رفتاری مناسب نسبت به اینگونه مسائل، تقریبا سواد فرهنگی ما را تشکیل میدهد!
برای با سواد شدن راههای زیادی پیشروی ماست اما بهترین راه کسب سواد فرهنگی کتاب است که البته فضای مجازی، سینما و رسانه، هنر و تجربهگرایی را هم باید به آن اضافه کرد!
شاید با چند مصداق و مثال ماجرا روشنتر شود؛ طبق مباحثی که گفته شد حالا باید بدانیم که اگر کسی، به مردمان شهر یا روستایی، بخاطر لهجه یا نوع پوشش خاص آنها بخندد یا آنها را تمسخر کند، این کار؛ نه تنها چیزی جز بیسوادی فرهنگی نیست بلکه آن فرد، از بیشعوری اجتماعی نیز رنج میبرد و اطرافیانش را هم رنج میدهد! یا باید بدانیم که فردی در تاریخ بود که ظرف مدت سه-چهارسال امیرکبیر شد و در کمترین زمانها، توانست بزرگترین و ریشهایترین کارها را انجام دهد!(5)
دانستن این مسائل مجموعاً به آگاهی اجتماعی ما کمک میکند! چون سواد فرهنگی فقط برای یک فرد نیست بلکه برای جامعه است! پس جامعهای که به نقش فرد (نه بشکل فردمحوری، بلکه بشکل فرد اجتماعی) اهمیت بدهد(6) و مشارکت اجتماعی افراد در آن مهم باشد؛ تا با سواد فرهنگی رفتار صحیح و «همزیستیِ احترامبرانگیز» در آن شکل بگیرد، جامعهی با فرهنگی خواهد بود! به شرطی که این مشارکت ناشی از آگاهی و سواد فرهنگی باشد نه اجبار!(7)
در گذشته که گوگل آفریده نشده بود، سواد فرهنگی را از کتابهایی چون «به من بگو چرا، دانشنامهی اطلاعات عمومی و کتب تاریخی و از این دست کتابهای قطور بدست میآوردیم! هر چند که امروز سواد فرهنگی مسألهی بسیار فراگیر و وسیعی است.
خلاصه، اینها را گفتم که به اینجا برسم؛ تصمیم دارم مطالب کوتاه و مختصری از تاریخ گرفته تا واقعیات اجتماعی را تحت عنوان سواد فرهنگی در بلاگ منتشر کنم!
پینوشت:1. البته که ما هم تازه با این مفهوم آشنا شدیم و با پرسوجو از اساتید و چند یادداشت محدودی که در اینباره به زبان فارسی موجود بود، این مطلب را با شما در میان گذاشتم! ارائهی یک تعریفِ قطعی از سواد فرهنگی، دشوار است اما با چند نمونهگویی به زبان ساده، میتوان مفهوم و مصداقهای آن را انتقال داد!
2. مفاهیم جدید فرهنگی از جمله سواد فرهنگی، مهندسی فرهنگی، دموکراسی فرهنگی و... در جامعه شناسی و علوم اجتماعی مطرح شده که اگر ایرانیزه و اسلامیزه شود، خیلی هم خوب و کاربردی است!
3. درباره این مطلب، شاید بیشتر بنویسم! خیلی عجیب بود! دانش آموز باید برنامهی روزانه رییس جمهور روحانی را با ذکر عناوین و ساعت حفظ کند و در امتحان بنویسد تا نمره بیاورد! (تصویر آن در کانال تلگرام بارگذاری شد!) روند تغییر در نظام تحصیلی در قالب طرح تحول آموزش و پرورش سالیانی است روی میز وزرای آموزش و پرورش خاک میخورد. یکی از مهمترین آنها نیز تغییر روند درسی و مباحث کتب درسی در مقاطع مختلف تحصیلی است. همه اتفاق نظر دارند که بسیاری از مباحث کتب درسی قابلیت حذف دارند تا به جای آنها مباحث کاربردی و مورد نیاز با جامعه امروز و تربیت نسل آتی قرار گیرد!
4. یک آرزوی دست نیافتی در دولتها!
5. اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در دیداربا اعضای هیأت دولت مورخ ۱۳۹۵/۰۶/۰۳
6. فردگرایی، خودمحوری و منفعتطلبی شخصی در مقابل انسان اجتماعی و کلیدواژگانی همچون: دین اجتماعی و رفتار اجتماعی و دلسوزی اجتماعی و هویت اجتماعی و نقش اجتماعی قرار گرفته است که باید بیش از اینها مورد توجه قرار گیرد!
7. برداشتی از صحبتها و یادداشتهای اساتید: اسماعلی کاووسی، محمد جعفر محمد زاده و محمود شهابی
* این نوشته یک یادداشت علمی و پژوهشی نیست و ممکن است از نظر اساتید و نگاه علمی کمبودهایی داشته باشد!