سـ‌ع‌ـید نوشت

بلاگ و روزنوشت‌های فرهنگی و شخصی سعید ابوالحسنی‌نژاد؛

«سـ‌ع‌ـید نوشت»

بلاگ و روزنوشت‌های فرهنگی و شخصی سعید ابوالحسنی‌نژاد؛

مدتی گفتار بی کردار کردی مرحمت؛
روزگاری هم به من کردار بی گفتار ده
صائب تبریزی

ســ‌ع‌ـــید's book recommendations, liked quotes, book clubs, book trivia, book lists (read shelf)
کارهای خوب!
پیام های کوتاه

◾️ اخرین مطالب...

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ» ثبت شده است

یادداشت‌ها؛ 

  «رفتار فرهنگی» و «بازخوردهای اجتماعی» مردم، در مواجهه با اقدامات و تصمیمات حاکمیت (اعم از سران قوا، مسئولین اجرایی و سازمانی و...)؛ مسأله‌ای است که شاید کمتر به آن پرداخته می‌شود!

  مردمی که در همه‌ی حرکت‌ها و تغییرات کشور، نقش اساسی و معیار را دارند(1) باید «حضور نقادانه و جست‌و‌جوگرانه» در «نوع رفتار و منش مسؤولان حکومتی» داشته باشند(2) و بیشترین چیزى را که می‌خواهند؛ «عدالت و انصاف» باشد!(3) اگر مردم نسبت به واکنش‌های مسئولین و نهادهای حاکمیتی (از مصاحبه‌ها و رفتارهای روزمره‌ی ایشان گرفته تا تصمیمات و اقدامات اساسی) «بی‌تفاوت» باشند و یا در مقابل اقدامات و تصمیمات خلاف عرف و قانون آن‌ها «بدون مطالبه‌ی عمومی» ظاهر شوند؛ باید انتظار هرگونه اخلال، آسیب و یا فسادی را در ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه داشت! آسیبی که نه تنها دامن «فرهنگ سیاسی»(4) را می‌گیرد بلکه بر «فرهنگ عمومی»(5) جامعه نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت!

  شاید با بیان یک مثال عینی بتوان نقش مردم و مطالبه‌ی عمومی آن‌ها را در تغییر نوع رفتار و منش سیاسی و مدیریتی مسئولین دولت، بهتر نشان داد. (البته شکی نیست که منظور ما، انتقادات و مطالباتی است که «منشأ فرهنگی و دینیِ صحیح» دارند و در چارچوب قانون و عرف انجام می‌شود و نه رفتارهای ناصواب سیاسی و جناحی و خلاف قانون که منجر به هرج و مرج و بی‌قانونی می‌شود!)

  اتفاقی که بتازگی در کشور کره جنوبی رخ داد، نمونه و مثالی عینی است از رفتار فرهنگی و مطالبه‌ی عمومی مردم، که باید در ایران اسلامی (بعنوان کشوری که از لحاظ فرهنگ و دین، شهره و مدعی است) نهادینه شود.

  اما ماجرا چه بود؟

  خانم پارک، یازدهمین رئیس جمهور کشور کره جنوبی بود که پس از جنجال‌ها و تنش‌های اجتماعی و سیاسی در کشورش، با اعتراضات و مطالبات فراگیر مردمی، استیضاح، و نهایتاً توسط قضات دادگاه قانون اساسی، برکنار شد! نخستین رئیس جمهور زن کره جنوبی که جزو ۱۰۰ فرد قدرتمند جهان بود(6)، با اتهاماتی روبرو می‌شود که ظرف مدت کوتاهی روند بررسی آن‌ها طی شده و پس از تعلیق، استیضاح و برکنار می‌شود! البته این پایان کار نبود! خانم پارک گئون هی، دختر ژنرال پارک بزرگ(7) (که پدر انقلاب اقتصادی و صنعتی کره بود و نقش بسزایی در تشکیل حکومت مستقل کره و اصلاحات اقتصادی داشت) پس از اعتراضات مداوم مردمی و مطالبه‌ی عمومی از دستگاه قضا، دستگیر و مجازات شد!

  در کشور کره (علی‌رغم اینکه اکثر مردم آن کمونیست و بی‌دین هستند و باقی آن‌ها نیز، پیرو آئین بودایی به حساب می‌آیند و به اندازه‌ی اسلام به مقابله با ظلم و فساد و تحقق عدالت، سفارش نشده‌اند) فساد و پاکدستی مسئولین دولتی، برای مردم بسیار مهم است و بعبارتی اشخاص و آدم‌ها بر منافع ملی و عمومی مقدم نیستند!

  حالا اتهامات یا جرائم خانم رئیس جمهور چه بود؟

  خبری از اختلاس چندین هزار میلیاردی یا تخلفات بزرگ عمومی نیست! او تنها به جرم «سوء استفاده از قدرت» و «فساد مالی» (یعنی دریافت رشوه) محکوم و عزل شد!

  خانم پارک به خاطر سه اقدام زیر محاکمه شد:

- به یکی از دوستان خود (که نقشی در سیاست و دولت نداشت) اجازه دخالت و تصمیم‌گیری در امور سیاسی کشور را داد!

-  نام تعدادی از منتقدین فرهنگی دولت را در لیست سیاه وارد کرد!

- از مدیر گروه سامسونگ برای ادغام دو شرکت وابسته و برخورداری از حمایت اقتصادی و سیاسی دولت، رشوه دریافت کرد!

  آستانه حساسیت مردم به فساد و نابرابری و جلوگیری از آن‌ها در بدنه دولت و نهادها و سازمان‌های بزرگ و کوچک اجرایی و حاکمیتی، باعث مطالبه‌ی عمومی شد و مردم این کشور در چارچوب قانون و با رعایت عرف خود نسبت به اقدامات مسئولین دولتی، واکنش نشان دادند!

  این مثال؛ یک نمونه‌ی ساده و مصداقی از مفهوم وسیع و علمیِ «فاصله قدرت»(8) در علوم سیاسی و علوم اجتماعی بود که متأسفانه در چند سال اخیر شاهد افزایش فاصله قدرت در ایران هستیم! (فاصله قدرتی که از طرفی با رفتار مسئولین و از طرف دیگر با بی‌تفاوتی مردم افزایش پیدا کرده است مصداق‌های متعددی دارد که در این نوشته وارد آن نخواهیم شد)

  پس اگر ما مردم (با هر میزان از اعتقادات و یا با هر تفکر و نگاه سیاسی) در مقابل ساختارهای غلط قانونی و سازمانی، خبرهای فساد و تخلفات مالی و سیاسی، برخوردهای خلاف شئون از مسئولین در مواجهه با مردم و... سکوت کنیم و اصطلاحاً مطالبه‌ی عمومی بوجود نیاوریم و نسبت به این مسائل حساسیت نشان ندهیم، راه را برای چنین اقداماتی -ناخواسته- باز کردیم. بعبارتی حریم و مرزی که مسئولِ غیرشایسته و خاطی، در قبال اقدام ناصحیح خود، برای مردم ترسیم کرده است؛ با سکوت ما به نفع او جا به جا می‌شود!

  در اندیشه‌ی دینی ما، احادیث محکمی بر این مسأله صدق می‌کند‌؛ چنانچه حضرت علی (علیه‌السلام) فرمودند: «صلاح و فساد امت، به صلاح و فساد مسئولین منوط است و اصلاح حاکمان و مسئولین به آگاهی و استقامت مردم...»(9) و یا در روایتی دیگر فرمودند که «مردم به مسئولان و مدیران خودشان شبیه‌تر هستند تا به پدر مادرهای خودشان!»(10)



 پی‌نوشت‌ها:

1.  در همه‌ی تحولات و جنبش‌های گوناگون اجتماعی بزرگ، نقش مردم، نقش معیار است/ بیانات رهبرانقلاب مورخ 20/07/1390

2.  مقاله‌ی «انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی»، سیدمهدی موسوی کاشمری

3.  مردم ما باید بیشترین چیزى را که می‌خواهند، عدالت و انصاف باشد؛ هم در امور داخل کشور، هم در مسائل جهانى/ بیانات رهبر انقلاب مورخ 26/04/1387

4.  به مجموعه‌ای از نگرش‌ها و باورها و احساسات اکثریت اعضای یک جامعه، نسبت به سیاست و حکومت فرهنگ سیاسی گفته می‌شود که دربرگیرنده‌ی عقاید اعضای آن جامعه نسبت به مبانی فکری و قواعد رفتاری یک نظام سیاسی‌شان است.

5.  فرهنگ عمومی سازنده فضایی است که افراد جامعه در آن روابط فردی و اجتماعی خویش را سامان می دهند. این فضا به تناسبی که شفاف، سالم، مطابق ارزشها و دور از رذایل اخلاقی باشد باعث رشد و کمال فردی و اجتماعی می گردد. مصادیق فرهنگ را می‌توان در قانون پذیری، اخلاق عمومی، رفتار اجتماعی، رعایت نظم و انضباط شهری، مصرف گرایی، وجدان کاری و... یافت.

6.  در سال ۲۰۱۳ مجله فوربس نام رئیس جمهور کره جنوبی را برای اولین بار در لیست ۱۰۰ زن قدرت‌مند جهان در بین سیاستمداران، میلیاردرها، بازرگانان و چهره‌های شاخص دنیا قرار داد. https://www.forbes.com/sites/carolinehoward/2013/05/22/the-worlds-most-powerful-women-2013

7.  https://en.wikipedia.org/wiki/Park_Chung-hee

8.  هافستد، گرت، تصوریرهایی از اروپا: گذشته، حال و آینده، در مدیریت در عرضه فرهنگ‌ها مباحث و دیدگاه‌ها، ترجمه محمدتقی نوروزی، ص216 :

بخشی از متن کتاب که هافستد در آن از افراد جامعه نسبت به به نابرابری سوال پرسیده است و تعریف فاصله قدرت را در این پاسخ‌ها نشان داده است: «سؤال اول با نابرابری بین افراد در هر جامعه سر و کار دارد… گسترة پاسخ‌هایی که به این سؤال داده شد، از: «نابرابری امری است طبیعی و مطلوب» که به معنی فاصله قدرت زیاد است، تا «تا حد امکان باید از نابرابری دوری کرد» که به معنای فاصلة قدرت پایین است، در نوسان بود...»

9.  فَلَیْسَتْ تَصْلُحُ اَلرَّعِیَّةُ إِلاَّ بِصَلاَحِ اَلْوُلاَةِ وَ لاَ تَصْلُحُ اَلْوُلاَةُ إِلاَّ بِاسْتِقَامَةِ اَلرَّعِیَّةِ. نهج البلاغه، خطبه‌ی 216.

10.  النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ. تحف العقول، ص208.

  • سـ‌ع‌ـید
نوش جان کنیم؛ 

به رسم هر سال که در آستانه‌ی نمایشگاه بین‌المللی کتاب، لیستی از کتب مورد نیاز خود را معرفی می‌کردم، امسال نیز مثل دو سال قبل، لیست کتاب‌هایی را که باید تهیه کنم و بخوانم، با شما به اشتراک می‌گذارم؛ که البته دلیل انتخاب هر کدام از این سه حالت خارج نیست:

یک؛ بنا به توصیه‌ی اساتید، دوستان یا بزگواری

دو؛ بنا به نیاز علمی و دانشی!

سه؛ بنا به سلیقه، طبع و دغدغه نسبت به موضوع یا محتوا...

همچنان به قانون مهمی که درباره کتاب و کتاب‌خوانی، (به توصیه‌ی بزرگان) برای خودم وضع کردم؛ پای‌بندم و بعنوان یک توصیه و یک خواهش برادرانه با شما نیز مطرح می‌کنم؛ تا زمانی‌که نسبت به بسیاری از نیازها و دانستنی‌ها و تجربیات، آگاهی پیدا نکردیم، تلاش کنیم کتاب‌هایی بخوانیم که این نیازها را برای ما تأمین کند و نکته‌ی مهم‌تر اینکه هر کس ممکن است بنا بر سلیقه و طبع خود و یا سیر مطالعات گذشته‌اش و یا همان نیازهایی که محضرتان عرض شد دست به انتخاب کتبی بزند که از نظر او، برای خودش مهم و شیرین است؛ پس انتخاب افراد دیگر در حوزه‌ی کتاب را محترم بشماریم؛ چرا که ممکن است برای شما انتخاب جذابی نباشد!


اکانت من در شبکه اجتماعی کتاب Goodreads

کتاب‌خَرها یا کتاب‌خوان‌ها (لیست کتابهای نمایشگاه کتاب 95)

ده کتاب (لیست کتابهای نمایشگاه کتاب 94)


اما کتاب‌های امسال...

* * *

    هاروارد مک دونالد (مجید حسینی / نشر افق) -  مدتها پیش با وبگاه جالب دکتر حسینی آشنا شدم. اسم وبگاه، هم‌نام کتاب بود! ایشان در سفری که به آمریکا داشتند -به قول خودشان- 43 نمای نزدیک از سفرش به آمریکا را نوشت! گاهی در مصاحبه‌ها و گفتگوهای تلویزیونی هم تکه‌هایی از کتاب را روایت می‌کردند که بسیار جالب و گیرا بود و همین شد که بواسطه‌ی موضوع و محتوای کتاب، تصمیم گرفتم آن‌را تهیه کنم و بخوانم! همیشه، همه جای آمریکا، بد نیست! یک نگاه واقع‌بینانه به نظم، تلاش، کار و واقعیت‌های غیر بد آمریکا!


    غرب زدگی (جلال آل احمد / نشر فردوس) - بنظرم خواندن این کتاب، برای من، خیلی هم دیر شده و باید زودتر از این‌ها دست به این کار می‌زدم. هر چند بخش‌هایی از پی‌دی‌اف این کتاب را در فضای مجازی و تلفن‌همراه خوانده بودم، اما خواندن خود کتاب چیز دیگریست. برای لذت بردن از خواندن این کتاب باید از زندگی‌نامه‌ی نویسنده و شرایطی که کتاب در آن نوشته شده است کمی بدانید...


    رئیس‌بازی (سید محمد سادات اخوی / میراث اهل قلم) - کتاب رئیس بازی را به دلیل موضوع و نویسنده‌اش تهیه می‌کنم و خواهم خواند! کتابی درباره‌ی تجربیات مدیریت فرهنگی در ایران...


    مهارت حل مسأله (مسعود نورعلی زاده میانجی / نشر کانون اندیشه جوان) - کارها و دغدغه‌هایی که دارم، موضوع این کتاب را برایم جذاب کرد! البته توضیحاتی که از کتاب خواندم نیز نظرم را جلب کرد... این کتاب می‌کوشد یک الگوی کارآمد از مهارت حل مسئله، با رویکردی اسلامی و روان‌شناختی ارائه دهد!


    فرهنگ پیرو و فرهنگ پیشرو (محمد تقی جعفری / تدوین و نشر آثار علامه جعفری) - دوستان و اطرافیان می‌دانند که فرهنگ یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های من است که متأسفانه در آثار اسلامی و ایرانی کمتر به آن پرداخته شده و می‌شود! دانش دینی و اسلامیِ علامه جعفری، در کنار اشراف و تسلطش بر فرهنگ و فلسفه‌ی غرب، این کتاب را جذاب خواهد کرد!


    رسانه شیعه (محسن حسام مظاهری / چاپ و نشر بین‌الملل) - کتابی است که هم جامعه شناسی دارد، هم دین دارد، هم تاریخ! سه زمینه‌ای که به آن‌ها علاقه دارم و درباره‌ی جامعه شناسیِ آئین‌های سوگواری و هیأت‌های مذهبی در ایران، با تاکید بر دوران پس از پیروزى انقلاب اسلامى است.


    وقتی مهتاب گم شد (حمید حسام / سوره مهر) - مراسم رونمایی از تقریظ رهبری بر این کتاب را به شکل زنده و مستقیم دیدم! مراسمی که با حضور نویسنده و شخصیتِ عجیب و اصلی این کتاب رزمنده‌ی جانباز جناب آقای خوش‌لفظ همراه بود! همان قطعه کلیپ کوتاه چند دقیقه‌ای که درباره شخصیت محوری کتاب دیدم درکنار متن تقریظ رهبری که بر این کتاب نوشتند، برای خرید و خواندن و نوش جان کردن این کتاب کفایت می‌کند! هرچند در همین مدت کوتاه بسیاری از دوستان کتاب‌خوان از جذابیت و نثر روان و هیجان کتاب برایم تعریف کردند.


    حکمت عبادات (عبدالله جوادی آملی / اسراء) - خواندن و دانستن درباره‌ی مسائل دینی و اجتماعی جذاب است؛ بالاخص با علم روز... هر چند همه‌ی بزرگان دین سفارش کردند که فقط با انجام عبادات و واجبات (صرف اینکه خدا از عبد، این عبادت را خواسته است) کفایت می‌کند اما دانستن درباره دلیل برخی دستورات، احکام و عبادات دینی و شیوه‌ی آن‌ها لذت دوچندانی در انجام آن‌ها دارد! این کتاب را نیز به شکل کاملاً اتفاقی پیدا کردم اما موضوع جذابش، نام بزرگ نویسنده‌اش و انتشارات وزینش؛ رغبت بسیاری برای خریدن و خواندنش، در من بوجود آورد.


    بی‌بال پریدن (قیصر امین‌پور / افق) - تعریف‌های بسیاری از این کتاب شنیدم و بارها به من پیشنهاد شده بود، که حالا تصمیم دارم بخوانمش! این کتاب آنطور که گفته‌اند، مجموعه‌ای از یازده قطعه‌ی نثر ادبی است که با طنز و گاهی نگاهی شاعرانه به بیان صمیمیت از دست رفته و اختلاف طبقاتی حاکم بر جامعه می‌پردازد. این کتاب به واسطه‌ی ادغام شعر و نثر و طنز با یک مسأله‌ی اجتماعی، جذاب به‌نظر می‌رسد!


    این روزها؛ دستاوردهای فرهنگی انقلاب (دوره ده جلدی) - (نشر شهر) - یک مجموعه‌ی جیبی، جذاب و مطابق دغدغه‌های من که به موضوع دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران در موضوعات و حوزه‌های مختلف می‌پردازد. این مجموعه در قالب دو بخش مجزا با عنوان «آن روزها» و «این روزها»، دستاوردهای فرهنگی قبل و بعد از انقلاب را مقایسه می‌کند!


    پایان غبطه (نادره عزیز نیک / مرکز اسناد انقلاب) - خواندن درباره کسی که بسیار به او ارادت دارم، با اینکه ندیده بودمش و تا سال‌ها نمی‌شناختمش و فقط نامش را زیاد می‌شنیدم، برایم جذاب است! انسان‌های بزرگ معاصر را باید شناخت! کتابی کوچک درباره‌ی شخصیتی بزرگ! این کتاب، زندگی‌نامه‌ی داستانی شهید احمد کاظمی است...


    مرگ از من فرار می‌کند (فرهاد خضری / روایت فتح) - شخصیت شهید چمران خیلی مرموز و جذاب بود! سال‌ها پیش هم به واسطه‌ی فعالیتی فرهنگی، درگیر شخصیت، آثار و کتاب‌های مربوط به او شدم! این کتاب اما داستان‌هایی است از زندگی او در آمریکا، لبنان و دهلاویه... این کتاب دربردارنده‌ی دو سفر است: سفر اول زندگی چمران را در امریکا و لبنان به تصویر کشیده است و سفر دوم داستان رزم چمران در جبهه های ایران است. این کتاب مجموعه ای از خاطرات و توصیفات اطرافیان چمران از اوست.


    اسماعیل (امیرحسین فردی / سوره مهر) - کتابی که مرحوم فردی با محوریت شخصیتی بنام اسماعیل، نوشته شده است که از بعد از مرگ پدر تا دوران جوانی و عاشقی را روایت می‌کند تا تغییرات فکری او در بستر درگیری‌های انقلاب...


    مأمور سیگاری خدا (محسن حسام مظاهری / افق) - کتابی که ژانر جدیدی باز کرد؛ شاید البته! به اسم «تاکسی‌نگاری»! نویسنده کتاب در قالب یک پژوهش اجتماعی دیالوگ‌ها و داستان‌های مردم را که در تاکسی شنیده و ضبط کرده بود در قلم ریخت و نوشت! اصطلاحاً و بقول یکی از منتقدین، نویسنده آینه نگاری اجتماعی کرده است! نوع تهیه و تدوین کتاب جذاب است و از محتوایش بی‌خبر و امیدوارم همانقدر که این کتاب نخوانده جذاب به نظر می‌رسد، بعد از خواندن هم همینطور باشد!


  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 
دوازدهم اسفند سال 1395 در مراسمی که به رسم هرسال در عزای شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، در بیت رهبری برگزار می‌شد، حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان سخنرانیِ منتقدانه، جنجالی و صادقانه‌ای را در حضور رهبری و مسئولین عالی‌رتبه کشوری ایراد کردند. صحبت‌های که تکبیر و احسنت‌گوییِ حضار را برانگیخت؛ اتفاقی که کمتر شاهد آن بودیم تا حضار برای سخنرانی، غیر از رهبری در حسینیه‌ی امام‌خمینی(ره) رقم بزنند!
اما ماجرا چه بود!؟

موضوع سخنرانی حجت‌الاسلام پناهیان فرهنگ بود؛ البته «فرهنگ سیاسی»! سخنانی که شاید خیلی‌ها منتظر شنیدنش بودند و ایشان این جسارت را به خرج داد و در تریبونی که شاید کمتر کسی انتظار داشت، چنین صحبت‌ها و نقدهای مستند و صادقانه‌ای را درباره مسئولین کشور و حقوق‌ها نجومی و فاصله‌ی معیشت و زندگی مردم با مسئولین، بیان کردند.

بخشی از متن این صحبت‌ها را به همراه صوت کامل این سخنرانی (عیناً) بخوانید و بشنوید:

#فرهنگ برای #جامعه به مثابه #اخلاق است؛ وقتی کسی دارای اخلاق خوبی بود، برایش سخت است کار بد انجام دهد، و نیاز به ناظر و #قانون و آیین‌نامه هم ندارد، چون خُلقش خوب است، از او جز #رفتار خوب سر نمی‌زند [...] اگر جامعه‌ای دارای فرهنگ بدی شد، در آن جامعه رفتار بد بسهولت سر خواهد زد، دیگر با قانون و ناظران قوۀ قهریه و قضائیه هم نمی‌شود آن رفتارهای بد را کنترل کرد!

[...] رسول خدا(ص) می‌فرماید: از انبیاء گذشته، یک حرف باقی مانده که ضرب‌المثل، سرِ زبان #مردم است و آن این است که اگر #حیا نداری دیگر هرکاری دلت می‌خواهد انجام بده! یعنی دیگر پیامبران الهی هم نمی‌توانند با تو کار کنند لذا حیا یک عنصر فرهنگی است که اگر در جامعه‌ای نبود نمی‌شود #دین را به آن افراد عرضه کرد. [...]

وضع #سیاسی جامعه از چند جهت بر فرهنگ تأثیر می‌گذارد؛ یکی از جهتِ «منش سیاسیون»! مثلاً اینکه #اشرافی باشند یا نه. و همچنین خصلت‌های زبانی و روحی سیاسیون چگونه باشد. مثلاً اینکه رفتار دفاعی داشته باشند یا خیر؟ یعنی اینکه بد و #عجولانه از خودت دفاع کنی، برای دفاع از خود چند #حق دیگر را زیرپا بگذاری و...

اگر یک سیاست‌مدار، رفتار دفاعی داشته باشد-به تعبیر #روانشناسی- کارش به لج‌بازی و لجاجت کشیده می‌شود. بعد اگر سیاسیون بخواهند #مجادله کنند و از خودشان بی‌صبری نشان دهند، دیگر چه فایده‌ای دارد که صدهزارتا #منبر برای مردم بگذاریم تا بگوییم: «اخلاق‌تان را خوب کنید، در #خانه دعوا نداشته باشید، بچه‌ها در #کلاس، با #معلم خوب برخورد کنند...» دیگر این‌کارها نمی‌گیرد!

منش #سیاست‌ مداران، در فرهنگ جامعه خیلی مؤثر است. مثلاً اگر سیاست‌مداران برای خود حقوق‌های کلان ببندند، دیگر چطور می‌شود به این جامعه گفت که «به‌خاطر #خدا کار کنید؟!» در کدام منبر می‌شود این حرف را زد؟ خُب مردم می‌گویند: این آقایی که #مدیر شده، باید از خدایش باشد که #توفیق #خدمت پیدا کرده است، اما او دارد ده برابر ما #پول می‌گیرد، پس معلوم می‌شود که #قیامت خبری نیست!! چرا ما که #عوام هستیم باید #مخلص باشیم، ولی در آن بالاها، هیچ خبری از #اخلاص نیست! حالا اگر او این‌قدر زیاد #حقوق نمی‌گرفت که نمی‌مرد! #مدیریت کلان مگر چقدر #زحمت دارد؟! و مثلاً الان او چه هنری کرده که این همه حقوق برایش ببندند؟!

[...] حالا اول کار فرهنگی کنیم تا مردم خوب شوند یا اول با کار سیاسی مدیران خوبی بیاوریم تا با فرهنگ‌سازی آنها فرهنگ مردم خوب شود؟

دریافت فایل صوتی این سخنرانی / 63 دقیقه / 14 مگابایت



  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ سواد فرهنگی؛ 

امروز 21 فوریه میلادی مصادف با روز جهانی first language و یا mother tongue و یا همان «زبان مادری» بود!

روزی که دانشجویان شهر داکا (پایتخت امروزیِ بنگلادش که بخشی از پاکستان شرقی سالیان گذشته بود) در سال 1952 میلادی، برای تعیین زبان پاکستانی (در کنار زبان اردو) بعنوان دومین زبان رسمی‌شان، یک تجمع مسالمت‌آمیز برگزار کردند و پلیس، آن‌ها را به گلوله بست، کمتر کسی متصور بود که زبان، به یکی از مؤلفه‌های مهم فرهنگی تبدیل شود و سازمان یونسکو، بواسطه‌ی این اتفاق، روزی را تحت عنوان روز زبان مادری نامگذاری و اعلام کند!

پس از این اتفاق بود که با گذشت زمان، مسأله‌ی زبان به قدری اهمیت یافت که نه تنها بعنوان یک مؤلفه‌ی مهم، برای اعتلای فرهنگی به حساب آمد، بلکه حتی به ابزاری برای استعمار فرهنگی تبدیل شد. (مثل بلایی که انگلستان بر سر فرهنگ و زبان هند آورد)

برای ما ایرانی‌ها که نگاهی ارزشمندانه و افتخارآمیز به هویت، تاریخ و فرهنگ خود داریم؛ نباید به راحتی، زبان فارسی را که «رکن دوم هویت ملی»(1) ماست، مورد کم‌لطفی و بی‌توجهی قرار دهیم! زبانی که روزی از قسطنطنیه‌ی آن روزها، زبان علمی و رایج بوده است؛ تا آن‌طرفِ شبه قاره‌ی هند و حتی در مرکز حکومت عثمانی...!(2)

 ۲a kon sa@ ۴ biad. Man dg miram. Mr۳۰. Cu

اگر این پیام را بیست سال پیش می‌دیدیم تصور می‌کردیم یا کُدی نظامی است یا یک رمز جاسوسی؛ اما الان راحت می‌توانیم آن را در پیامک‌های گوشی همراه بخوانیم: «دعا کن ساعت ۴ بیاید. من دیگر می‌روم. مرسی. به امید دیدار». (3)

این بخش کوچکی از بلایی است که شبکه‌های اجتماعی بر سر فرهنگ و زبان ما آوردند! اساتید و زبان‌شناسان پارسی معتقدند برای اعتلای زبان و فرهنگ، حتی در محاورات و نوشتار عامیانه نیز باید اصالت نوشتاری زبان حفظ شود!

#زبان_پارسی
#زبان_پارسی_را_دوست_دارم


پی‌نوشت:

1.  بنقل از دکتر حداد عادل، مشاور عالی رهبری و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی: ایشان (رهبر انقلاب) معتقدند که هویت ملی ما را دو رکن مهم تشکیل می‌دهد: یکی دین اسلام و دیگری زبان فارسی و البته اسلام را در همبستگی ملی مهم‌تر می‌دانند.

2.  بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 19/09/1392

3.  بخشی از یادداشت آقای صادق کرمیار، نویسنده‌ی کتاب «نامیرا»

  • سـ‌ع‌ـید
یک برش کتاب؛ سواد فرهنگی؛ 

السلام؛

سواد فرهنگی - اواخر دهه‌ی چهل جامعه‌ی ایران به سرعت دگرگون شد. تعداد فراوانی فیلم و سریال آمریکایی در تلویزیون نشان داده می‌شد... نُقل همه‌ی مجالس، صحبت از آن فیلم‌ها و سریال‌ها بود. در خانه، مدرسه، کوچه و خلاصه همه جا درباره‌ی این فیلم‌ها و سریال‌ها صحبت می‌شد.

مدل موهای مردم مثل آن‌ها شده بود، مثل آن‌ها لباس می‌پوشیدند و حرف می‌زدند، سبک معماری و طرح‌های داخلیِ منازل‌شان را هم شبیه آن سریال‌های آمریکایی کرده بودند!

یک بار هم شنیدم دایه‌ی مادرم، هفت ریال نذر حضرت شاه عبدالعظیم کرد که «رودنی» و «الیسون» در سریال «محله پیتون پِلِیس» با هم ازدواج کنند!

یک برش کتاب: «خاطرات یک شورشی ایرانی» نوشته مسعود بنی‌صدر، صفحه 30

کتاب حاشیه‌های مهم‌تر از متن

والسلام.

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ سواد فرهنگی؛ 
سواد فرهنگی از واژگان قشنگی است که می‌توان آن را در برنامه‌های تلویزیونی و تریبون‌های سیاسی، بدون کوچک‌ترین شناختی، بکار برد!(1) اما سواد فرهنگی ضروری‌تر از این حرف‌هاست!(2) تا این حد ضروری، که لازم است به جای فرو کردن مباحثی چون «برنامه‌ی روزانه و ساعتی رئیس جمهور» در ذهن نوجوان‌مان(3)،  دروس و مباحثِ کتبِ تحصیلی را، با ظرافت‌هایی، در قالب سواد فرهنگی، آموزش و انتقال داد!(4) نوجوانی که هم او و هم ما به دروس و کتبی دلخوش کرده‌ایم که با خواندن و دانستن آن‌ها، آگاهی‌ها و آمادگی لازم را برای آینده‌ی خود و کشورش کسب می‌کند تا مفید باشد! اما آیا واقعاً همینطور است!؟
ایرانِ ما، با تاریخِ چند هزارساله و اتفاقات تاریخی معاصر و انقلاب اسلامی، ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی زیادی دارد. تاریخ و آداب و رسوم را، مردمانی بوجود آوردند که لازم است آن‌ها را بدانیم و بشناسیم! فرهنگ‌ها و اقوام مختلفی نیز در ایران هستند که لازم است با آن‌ها آشنا باشیم! این لزوم را هم همین سواد فرهنگی تعیین می‌کند! از همان حس وطن‌پرسی گرفته تا اهمیت آگاهی از تاریخ و آشنایی با فرهنگ!

از طرفی سواد داشتن مهم است! از سواد خواندن و نوشتن که ابتدایی‌ترینِ سوادهاست گرفته تا سوادهای اجتماعی و ارتباطی؛ مثل سواد رسانه‌ای، سواد فضای مجازی و... که می‌توان آن‌ها را مکمل یا زیرمجموعه‌ی سواد فرهنگی دانست! در کنار این مسائل، شناخت ما از تاریخِ جامعه و از جغرافیای بومی، مناسبات و رفتار اجتماعی و شناخت آداب و رسوم فرهنگی و از همه مهم‌تر واکنش فکری و رفتاری مناسب نسبت به این‌گونه مسائل، تقریبا سواد فرهنگی ما را تشکیل می‌دهد!

برای با سواد شدن راه‌های زیادی پیش‌روی ماست اما بهترین راه‌ کسب سواد فرهنگی کتاب است که البته فضای مجازی، سینما و رسانه، هنر و تجربه‌گرایی را هم باید به آن اضافه کرد!
شاید با چند مصداق و مثال ماجرا روشن‌تر شود؛ طبق مباحثی که گفته شد حالا باید بدانیم که اگر کسی، به مردمان شهر یا روستایی، بخاطر لهجه یا نوع پوشش خاص آن‌ها بخندد یا آن‌ها را تمسخر کند، این کار؛ نه تنها چیزی جز بی‌سوادی فرهنگی نیست بلکه آن فرد، از بی‌شعوری اجتماعی نیز رنج می‌برد و اطرافیانش را هم رنج می‌دهد! یا باید بدانیم که فردی در تاریخ بود که ظرف مدت سه-چهارسال امیرکبیر شد و در کم‌ترین زمان‌ها، توانست بزرگترین و ریشه‌ای‌ترین کارها را انجام دهد!(5)
دانستن این مسائل مجموعاً به آگاهی اجتماعی ما کمک می‌کند! چون سواد فرهنگی فقط برای یک فرد نیست بلکه برای جامعه است! پس جامعه‌ای که به نقش فرد (نه بشکل فردمحوری، بلکه بشکل فرد اجتماعی) اهمیت بدهد(6) و مشارکت اجتماعی افراد در آن مهم باشد؛ تا با سواد فرهنگی رفتار صحیح و «همزیستیِ احترام‌برانگیز» در آن شکل بگیرد، جامعه‌ی با فرهنگی خواهد بود! به شرطی که این مشارکت ناشی از آگاهی و سواد فرهنگی باشد نه اجبار!(7)
در گذشته که گوگل آفریده نشده بود، سواد فرهنگی را از کتاب‌هایی چون «به من بگو چرا، دانشنامه‌ی اطلاعات عمومی و کتب تاریخی و از این دست کتاب‌های قطور بدست می‌آوردیم! هر چند که امروز سواد فرهنگی مسأله‌ی بسیار فراگیر و وسیعی است.

خلاصه، این‌ها را گفتم که به اینجا برسم؛ تصمیم دارم مطالب کوتاه و مختصری از تاریخ گرفته تا واقعیات اجتماعی را تحت عنوان سواد فرهنگی در بلاگ منتشر کنم!


پی‌نوشت:

1.  البته که ما هم تازه با این مفهوم آشنا شدیم و با پرس‌و‌جو از اساتید و چند یادداشت محدودی که در این‌باره به زبان فارسی موجود بود، این مطلب را با شما در میان گذاشتم! ارائه‌ی یک تعریفِ قطعی از سواد فرهنگی، دشوار است اما با چند نمونه‌گویی به زبان ساده، می‌توان مفهوم و مصداق‌های آن را انتقال داد!

2.  مفاهیم جدید فرهنگی از جمله سواد فرهنگی، مهندسی فرهنگی، دموکراسی فرهنگی و... در جامعه شناسی و علوم اجتماعی مطرح شده که اگر ایرانیزه و اسلامیزه شود، خیلی هم خوب و کاربردی است!

3.  درباره این مطلب، شاید بیشتر بنویسم! خیلی عجیب بود! دانش آموز باید برنامه‌ی روزانه رییس جمهور روحانی را با ذکر عناوین و ساعت حفظ کند و در امتحان بنویسد تا نمره بیاورد!  (تصویر آن در کانال تلگرام بارگذاری شد!) روند تغییر در نظام تحصیلی در قالب طرح تحول آموزش و پرورش سالیانی است روی میز وزرای آموزش و پرورش خاک می‌خورد. یکی از مهمترین آن‌ها نیز تغییر روند درسی و مباحث کتب درسی در مقاطع مختلف تحصیلی است. همه اتفاق نظر دارند که بسیاری از مباحث کتب درسی قابلیت حذف دارند تا به جای آن‌ها مباحث کاربردی و مورد نیاز با جامعه امروز و تربیت نسل آتی قرار گیرد!

4.  یک آرزوی دست نیافتی در دولت‌ها!

5.  اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در دیداربا اعضای هیأت دولت مورخ ۱۳۹۵/۰۶/۰۳

6.  فردگرایی، خودمحوری و منفعت‌طلبی شخصی در مقابل انسان اجتماعی و کلیدواژگانی همچون: دین اجتماعی و رفتار اجتماعی و دلسوزی اجتماعی و هویت اجتماعی و نقش اجتماعی  قرار گرفته است که باید بیش از این‌ها مورد توجه قرار گیرد!

7.  برداشتی از صحبت‌ها و یادداشت‌های اساتید: اسماعلی کاووسی، محمد جعفر محمد زاده و محمود شهابی

* این نوشته یک یادداشت علمی و پژوهشی نیست و ممکن است از نظر اساتید و نگاه علمی کمبودهایی داشته باشد!

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 

السلام؛

«...فرض کنید مرتّب تکرار بکنند که مثلاً فلان‌جور پفک مضر است، نخورید؛ حالا مگر ضررش چقدر است، چه‌جور ضرری است، چه میزان ضرر دارد، برای چند درصد از مردم ضرر دارد؟ این را دائماً میگویند، امّا ضرر فلان‌جور فیلم یا فلان‌جور کتاب یا فلان‌جور بازی رایانه‌ای یا امثال اینها را کسی جرئت نمیکند بگوید که نبادا متّهم بشوند به اینکه جلوی آزادی اطّلاعات و جریان آزاد اطّلاعات را گرفته‌اند...!!»

۱۳۹۵/۰۳/۱۶

والسلام.

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ یادداشت‌ها؛ 

السلام؛

روز گذشته خبری شنیدم که به شدت بدنبال یافتن و خواندن آن بودم و شوق داشتم تا زودتر مستندات و نتایج آن را ببینم! (1) مدت هاست در ایران؛ کار درست-درمانی برای پیمایش، پایش یا افکارسنجی یا هر چیزی که اسمش را بگذاریم در زمینه ی مسأئل فرهنگ عمومی و رفتار اجتماعی صورت نمی گیرد! اتفاقی که در ایران رخ نداده و مشخص نیست برنامه ریزی های فرهنگی (از فعالیت های جز و خرد تا کل و کلان) چطور انجام می شود! و معلوم نیست که واقعیات و مردم کجای این تصمیم گیری ها هستند!؟ (2)

این را داشته باشید! از طرفی هم، در دنیا و جامعه ی علمیِ بین المللی؛ اساسِ کارِ دانشگاه، به این شکل است که به تربیت استاد و دانشمند بپردازد، تولید علم کند، برای مسائل و مشکلات کشور پژوهش کند و راه کارهای علمی و کاربردی بیابد! در ایران، البته که ما دوست داریم اینطور باشیم! ولی آنچه که هست؛ بیشتر محلی برای کسب مدرک و به تبع آن ارتقای سطح شغلی است و نگاه مادی و اقتصادی به درس و دانشجو و دانشگاه، از همه جای بدنه ی علمی کشور بیرون زده و نگاه کاربردی و پژوهشی و نگاه رفعِ علمیِ مسأله به دانشگاه و کاربردهای آن نداریم! (این؛ نگاهِ ملموس و غالب است البته که استثنا هم داریم اما بگذریم...!)

حالا این دو گذاره ی بالا را بگذارید کنار هم؛ سال گذشته دانشگاه ام‌آی‌تی(3)(4) در همایش پیاده روی اربعین، در پیمایش یا پایشی اجتماعی و فرهنگی و با همکاری اجراییِ دانشگاه کوفه، داده‌های متنوعی از شرکت‌کنندگان در راه‌پیمایی اربعین به دست آورد! نتایج این پژوهش میدانی، اکتبر سال جاری (تقریبا اوایل آبان ماه 95) با پرسش‌های فرهنگی، سیاسی،‌ اقتصادی و اجتماعی که از تعداد زیادی ایرانی و عراقی جمع آوری شده بود، در 178 صفحه منتشر شد.

در مقدمه ی این گزارش آمده است که این گروه از شهروندان ایرانی و عراقی (در این پژوهش میدانی حضور داشتند) اثرگذاری بالایی در تحولات اجتماعی کشور خود دارند اما تا کنون تحقیق عمیقی پیرامون آنها صورت نگرفته است!!


پایش فرهنگی اجتماعی دانشگاه ام آی تی از زائرین اربعین

داده‌های این پژوهش به صورت خلاصه و سند اصلی این پژوهش را اینجا بخوانید و دریافت کنید:

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 

السلام؛

امروز، در تقویم، روز فرهنگ عمومی بود! 

از ابتدای نوجوانی و جوانی به این طرف کشیده شدم؛ چه با فعالیت‌های اجتماعی در مسجد و مدرسه و چه در دانشگاه و فعالیت‌های دانشجویی و چه در فضای مجازی و حتی (بعضاً) کار! وقتی در سنی بودم که علی‌القاعده، باید مشغول سرگرمی‌های مقتضی آن دوره می‌بودم، اما جای آن مشغول گپ‌وگفت و شنیدن و کتاب خواندن بودم؛ کم‌ کم متوجه شدم که به دنبال چه چیزی هستم! (هر چند در نوجوانی از خواندن متنفر بودم!) با حساسیت و ذهن پرجنب‌و‌جوش، دنبال کارها و ایده‌ها و تجربیات بکر فرهنگی بودم! نهایتاً این علاقه باعث شد جدی‌تر دنبال این مباحث باشم!

حالا اما فکر و ایده را باید کنترل کرد! تا زمانی که حرفی برای گفتن داشته باشم و هر چه جلوتر می‌روم می‌فهمم که چقدر بلد نیستم و ‌چقدر جاهل و ناآگاهم و چقدر نمی‌دانم! ...و چه دنیای عظیمی است فرهنگ که علاقه و دغدغه‌ی من شده است و شاید برای هم‌سن و سالان و اطرافیان من خنده‌دار یا حقیر باشد که به جای فکر آب و نان بودن، دنبال این چیزها هستم!

اما سر و کار داشتن با افکار، اعتقادات، رفتار، دیدگاه و از همه مهمتر قلب‌های مردم و از آن مهم‌تر بی‌تفاوت نبودن نسبت به محیط و اطرافیانم، از همه چیز برایم مهم‌تر است! در این دنیا معطل، بیکار و بی‌مسولیت نباید ماند!

مهم‌ترین کار من هم این است که: «به چیزی که هستم راضی نباشم و تلاش کنم تا راضی شوند!»، این یعنی ساختن! خود همین تک تک ساختن‌هاست که کم کم، هزاران می‌شود... چه چیزی هم بهتر از خدا و فرستادگان و منصوبینش که میان‌برهای سازندگی را برای منِ بشر معرفی کردند تا زودتر و بهتر آدم شوم! و الزاماً راحت هم شاید نباشد! چه چیزی بهتر از دین و آن هم دین اسلام ؛ برای ساختن و ساخته شدن...

#خوب_باشیم؛ با خودمون، با خودامون و با خدامون؛ روز فرهنگ عمومی یعنی همین!

والسلام.

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ پیامک‌ها؛ 
«اگر از آخرین کتابی که خواندید
یا آخرین باری که مسواک زدید،
بیست و چهار ساعت می گذرد؛
لطفاً دهانتان را ببندید!»

نوشته ی روی یکی از بیلوردهای تبلیغاتی در پاریس!
  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ یادداشت‌ها؛ 

السلام؛

فضای مجازی با این اسم غلط اندازش، خیلی‌ها را به اشتباه انداخته و یا از سر «بی‌سوادی رسانه‌ای» کاری کرده که برخی تشخیص ندهند فقط فضا و بستر آن «مجازی» است و نه افراد و آثاری که از خود به جا می‌گذارند!

افراد، نوشته‌ها، عکس‌ها و آثاری که از خود در فضای مجازی به جا می‌گذارند؛ حقیقی است!

همان فکر و بازخورد رفتار ماست، با این تفاوت که در فضای مجازی اتفاق می‌افتد.


حالا یک سوال مهم اینجا مطرح است؛ آیا همان «کاربر»ی که در شبکه‌های اجتماعی از الفاظ ناشایست استفاده می‌کند، می‌تواند همین کار را در فضای حقیقی و در مواجهه‌ی رو در رو انجام دهد!؟

به طور مثال یکی از صاحبان همین اکانت‌هایی را که زیر مطلب جناب آقای لیونل مسی، به ابراز هیجان پرداخته است، شناسایی و فراخوانی کنیم و بگوییم خوب؛ حالا این شما و این هم آقای مسی! همان الفاظی را که در فضای مجازی نوشتید، اکنون مقابل ایشان (بر فرض به زبان آرژانتینی) به او بگو و به زبان بیاور...!

دو حالت دارد؛ یا آن فرد اینقدر حقیر است که از بیان چنین الفاظی در دنیای حقیقی، به طرز کاملاً وقیحانه‌ای ابایی ندارد و برایش سهل و آسان است و یا واقعاً دچار غفلت و جوگیری شده است و این حرکت را یک تفریح در فضای بی در و پیکر مجازی می‌داند!

البته بین اساتید این حوزه اختلاف است که باید در برخورد با این افراد چه کرد: آیا لازم است اجازه فعالیت در فضای مجازی را از آنها سلب کرد؟ یا فعالیت‌شان را محدود کرد؟ یا برای آن‌ها آموزش سواد رسانه‌ای برگزار کرد؟ پلیس فتا هم یک گزینه پیشنهادی است البته!!

* * *

شاید ملت و حکومت یک کشور، بر مبنای رفتار سیاسی و نوع دین و تاریخ فرهنگی خود، شناختی فرهنگی به دیگر کشورهای جهان ارائه می‌کنند؛ اما فضای مجازی که از آن به عنوان یک «خانواده جهانی» نام برده می‌شود، بیشتر از این مواردی که گفته شد، فرهنگ و چهره اصلی افراد، شخصیت‌ها و مردم یک کشور را نشان می‌دهد!

حالا فکر کنید خارجی‌ها از ما «ایرانیان با فرهنگ» چه تصوری دارند!؟

شاید به خاطر همان اسم غلط انداز است که فکر می‌کنیم ردِّ بد از خود گذاشتن، در فضای مجازی، مثل بیماری زنگ در خانه را زدن و فرار کردن است! در حالیکه این‌طور نیست!

والسلام.

  • سـ‌ع‌ـید

بایگانی