سـ‌ع‌ـید نوشت

بلاگ و روزنوشت‌های فرهنگی و شخصی سعید ابوالحسنی‌نژاد؛

«سـ‌ع‌ـید نوشت»

بلاگ و روزنوشت‌های فرهنگی و شخصی سعید ابوالحسنی‌نژاد؛

مدتی گفتار بی کردار کردی مرحمت؛
روزگاری هم به من کردار بی گفتار ده
صائب تبریزی

ســ‌ع‌ـــید's book recommendations, liked quotes, book clubs, book trivia, book lists (read shelf)
کارهای خوب!
پیام های کوتاه

◾️ اخرین مطالب...

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقد» ثبت شده است

یادداشت‌ها؛ 

این نوشته با برداشت‌ها و ارجاعاتی از واکنش‌ها و مطالب فعالان فرهنگی و فضای مجازی نوشته شده است.

روز عید فطر و پیش از برگزاری نماز، یک مثنوی بلند توسط مداح مراسم خوانده شد که محتوایی انتقادی نسبت به حاکمیت داشت. شعری که مداح و شاعران آن، با توهین‌های بسیاری از سوی جریان فکری خاصی روبرو شدند!

بیان مشکلات مردم، نقد فاصله طبقاتی (و مسأله‌ی کاخ‌نشینی و کوخ‌نشینی)، نقد برخوردهای قضایی ناعادلانه، حمایت از مستضعف و کارگر، بیان اصول اعتقادی مثل برخورد با دشمن، حراست از دستاوردهای دفاعی و اعتقادی و... مسائلی بود که از تریبون عمومی و در قالب مداحی و شعری با درون‌مایه‌ی اجتماعی مطرح شد. انتقاداتی که طبیعتاً به سران قوا و مسئولین و به تعبیر شعر «صف اول‌نشینان» برمی‌گشت!

انتقاداتی که در دل ویا زبان بسیاری از ما مردم هست، اما به دور از «نگاه صفر و یکی» و باوجود میل و علاقه‌ای که نسبت به کشور خود داریم، آن‌ها را تا رسیدگی، مطرح و دنبال می‌کنیم!

پس از ساعاتی، افرادی (چه در مصاحبه‌ها و چه در فضای مجازی)، شاعران و مداحان و حامیان این نوع نگاه را، بی‌رحمانه به باد توهین گرفتند. دلیل آن هم ادعای توهینی بود که به تعبیرشان نسبت به دولت و شخص رئیس جمهور -در این شعر- صورت گرفته بود!

ماجرا وقتی جالب‌تر شد که از مسئولین دولت و وزرا گرفته تا مسئولین سابق کشور، همراه این جریان شدند و باعث شد تا حامیان یک جریان فکری خاص که خود را مدعی آزادی بیان و شعار «زنده باد مخالف من» می‌دانستند؛ از فضای بوجود آمده سوءاستفاده کنند. چه آنکه وزیر سابق فرهنگ دولت یازدهم، که با ابهام بسیار استعفا کرد، در اینباره از تعابیر و الفاظ زننده‌ای مثل «فرومایه»، «یاوه‌گو» و «یاوه‌سرایی» و... استفاده کرد!

اما همچنان این سوال مطرح است که کدام بیت مصداق توهین به شخص خاصی بوده است!


بی‌تفاوتی در دین ما نهی شده. در عین حال نیز ابزار هنر و قالب شعر و مداحی، راهی سالم و شایسته برای بیان عدالتخواهی است. کاری که از زمان معصومین و در تاریخ نیز رواج داشته! امام خمینی(ره) نیز در همین باره فرمودند: «هنری پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل و اسلام التقاط باشد.»

به هر حال آن زمانی که شبکه‌ی العربیه به دلیل اشعار و مداحی‌های عربی و آزادی‌خواهانه، علیه رژیم سعودی، میثم مطیعی را مورد تهدید و توهین قرار داد، کمتر کسی فکر می‌کرد که روزی ممکن است جریانی در داخل کشورش به دلیل نقد مسائل اجتماعی و استفاده از ابزار شعر و مداحی دراینباره، او را مورد توهین قرار دهند.

دکتر حاج میثم مطیعی از مداحان جوانی است که به دلیل سبک خاص مداحی و دقت در انتخاب اشعار و برخورد علمی و مستند با مداحی و... نظر بسیاری را به خود جلب کرده است. فردی که بواسطه چند برخورد با ایشان متوجه دغدغه‌هایش شدم که به دنبال مداحی عالمانه و مداحی انقلابی در جایگاه ستایشگری اهل‌بیت (ع) است. دکتر محمد مهدی سیار و میلاد عرفانپور نیز از شاعران جوانی هستند که در این راه همراه شدند و اشعاری با مضامین دینی، انقلابی و اجتماعی برای مداحی سرودند.

جالب است بدانیم که شاعران و مداح این مداحی همان کسانی بودند که مثنوی انتخاباتی «جشن جمهوریت» را پیش از تایید رسمی انتخابات اخیر توسط شورای نگهبان سروده و اجرا کردند. شعری که بسیاری به خاطر این ابیات، کل شعر را به حساب هواداری محض از دکتر حسن روحانی گذاشتند؛
هست ملت همه یار تو، چه باک از دشمن
همه هستیم کنار تو، چه باک از دشمن

و باز هم باید گفت که حالا پیدا کنیم کدام بیت مصداق توهین به شخص خاصی بوده است!

هر نقدی را توهین به حساب نیاوریم و هر توهینی را هم نقد حساب نکنیم تا جای توهین و نقد عوض نشود! برجام یا سیاست‌های رفتاری مسئولین قابل نقد است!

در آخر یک سوال مهم مطرح می‌شود که چرا همین حجم برخورندگی، نسبت به تحریم‌های آمریکایی، توهین‌های آمریکایی، نسخه‌های آمریکایی، تفکرات آمریکایی و... از سوی جمعی که این اشعار انتقادی و اجتماعی را به خود گرفتند رخ نمی‌دهد!

 
شعر کامل و مداحی را از اینجا بخوانید و بشنوید: yon.ir/safeaval


  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 

السلام؛

از سیاست به معنای کنونی؛ یعنی سیاست‌بازی و سیاست‌زدگی، که عین دیانت هم نیست و چیزی جز بی‌اخلاقی، سودجویی، آبروبری و دیگر رذایل‌ها نیست؛ دوری می‌کنم، اما از آن‌جایی که برخی اوقات، نمی‌توان چیزی نگفت و عالم سیاست هم بسیار جذاب و پرهیجان است و هر کس اجازه ورود به خود می‌دهد، بنده هم ازین قاعده مستثنی نشدم ولی تلاش کردم در همین مقدار هم، کنترل خود را حفظ کنم!
پس؛ این شاه بیت از حضرت صائب تبریزی را از زبان ما بخوانید! ساده و کوتاه، اما منظور را رسانده و هزاران معنی در خود نهاده است!

در دل ما آرزوی دولت بیدار نیست...

چشم ما بسیار ازین خواب پریشان دیده است

والسلام.

  • سـ‌ع‌ـید
پیامک‌ها؛ 
در برخورد با برخی افراد و افکار، به این نتیجه رسیدم که راهنمایی و نقد کردن (حتا از سر دلسوزی هم) کار اشتباهی است!
چراکه آن فکر یا فرد، ظرفیت ندارد و ناراحت می شود!
باید بگذارم بعد ار آنکه فاجعه و خرابی رخ داد، سر برسم و با او مشغول همدردی شوم...!
اینطور، نه تنها کسی ناراحت نخواهد شد؛ بلکه خوششان هم می آید!
ما هم آدم خوبی بنظر می رسیم!
  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ پیامک‌ها؛ 
«اگر از آخرین کتابی که خواندید
یا آخرین باری که مسواک زدید،
بیست و چهار ساعت می گذرد؛
لطفاً دهانتان را ببندید!»

نوشته ی روی یکی از بیلوردهای تبلیغاتی در پاریس!
  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 

السلام؛

نه اینکه بسیاری از حرف و حدیث‌ها را به ما نمی‌گویند: نه! ولی بسیاری از حرف و حدیث‌ها را زیاد به ما می‌گویند! حرف و حدیث‌هایی که برای ما خیلی بزرگ و مهم شدند! البته که دوستان و اساتید روحانی زیاد داریم و ارادتمند جامعه روحانیت نیز هستیم، اما مشخص است که باید چیزهای بیشتر و بهتری بگویند که تا به حال کمتر گفتند یا نمی‌گویند!! (البته اینجا بحث نقد به روحانیت نیست؛ چه آنکه اول منتقد روحانیت، خود، سیدِ روحانیِ باسواد و عالمی است که مفصل در این باره گفته، می‌گوید و خواهد گفت!) 1

اما صحبت سر همین حرف و حدیث‌هایی است که به ما نگفتند یا کمتر می‌گویند و اگر بدانیم و حتی رعایت کنیم خودمان آن‌ها را رها نمی‌کنیم! به طور مثال یکی از سفرهای راهیان نور بود، (دقیق یادم نیست چه سالی بود: 92 یا 93 ، اما) خوب یادم هست که دوستان مسئول، خاموشی زده بودند و همه در خواب بودند اما ما به همراه یک جمع خودمانی‌تر، کنار روحانی کاروان، خارج از اسکان، نشسته بودیم و او هم ما جاهل‌ها و تشنه‌ها نسبت به کلام معصومین علیهم السلام را، گیر آورده بود و آرام آرام، یک حدیث زیبا و هیجان‌انگیز و مفصلی را به ما می‌چشاند!2 از این مثال‌ها هم الی ما‌شاءالله زیاد است!

در کل، حدیث‌هایی که مربوط به رفتار و برخورد اجتماعی است، مربوط به نوع خاصی از زندگی است، مربوط به کار است، مربوط به انتخاب‌هاست و... را ندیده و نخواهیم دید اما (با احترام) یک سری از احادیث معصومین را که چون خوب، بی‌زحمت و نصیحت‌گون هستند و لقلقه زبان‌مان شده است3، پشت هم تکرار می‌کنیم و فقط بر آن‌ها تأکید داریم! (برای اینکه سوء برداشتی هم نشود مثالی نمی‌زنم!) اما مثلاً احادیثِ کتابِ شریفِ حلیة المتقین4 را کمتر خوانده یا بازگو می‌کنیم! چون نسخه‌ها و مسائلی است که باید رعایت شود یا رعایت کنیم که طبیعتاً برای خیلی‌ها سخت است یا به هر دلیلی از آن غافلیم!! این هم البته راه دارد! وقتی امام رضا علیه السلام می‌فرمایند؛ خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده می‌کند، و بلافاصله سؤال می‌شود امر شما چگونه زنده می‌شود؟ و امام فرمودند: علوم و احادیث و معارف ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد؛ زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند کرد!5 یعنی راهش را هم که گفته اند!

خلاصه... ما مردمانی هستیم که منتظریم کسی برای‌مان کاری کند، یا منتظریم کسی به ما حرفی بگوید و بیاموزد! اما اگر این دوحالت نشد یا حتی اگر این دو حالت شد؛ بهتر این نیست که خودمان یک کاری کنیم!؟

بگذریم! این هم سه حدیث و روایتی که کسی به ما نیاموخت و خودمان خواندیم و بسیار لذت بردیم و تلاش می‌کنیم رعایت کنیم، البته اگر حدیث سوم را رعایت می‌کردیم قطعاً اجتماع ما اینطور نبود و خیلی زیباتر و بهتر از این‌ها می‌شد. تقدیم به شما:

حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم؛ «برترین کارها، دشوارترین آنهاست.» - بحارالانوار جلد 70 صفحه 191


امیرالمؤمنین علیه السلام: «کار (خیر) اندک، که بر آن مداومت ورزی، از کار بسیار که از آن خسته شوی، امیدوار کننده‌تر  و بهتر است.» - حکمت 278 کتاب شریف نهج‌البلاغه


امام زین‌العابدین علی‌بن‌الحسین علیه السلام؛ «...پس بنگر اگر طرف مقابل، سنش از تو بالاتر بود، پس با خودت بگو او بیشتر از من عبادت کرده و ایمانش جلوتر از من بوده پس از من بهتر است. و اگر سنش از تو کمتر است پس با خودت بگو من بیشتر از او گناه کردم پس او از من بهتر است. و اگر سنش همسن توست با خودت بگو من یقین دارم گناهکارم اما نمیدانم او گناهکار است پس باز او بهتر از من است.» - جلد 2 کتاب احتجاج صفحه 52


1.   جُستار و کلیدواژه «روحانی‌ها» ، «وظایف روحانیت» و... در اینجا: http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1308

2.   سفر دانشجویی بازدید از مناطق علمیاتی جنوب کشور در هشت سال دفاع مقدس که بسیار لذت بخش بود در کنار دوستان و حاج حسین عالمی که به شکل قطره چکان تا روز آخر آن حدیث را گفت و اما تمام نکرد!

3.   امام حسین علیه السلام: «به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا جایى که دین وسیله زندگى آنهاست، دین دارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم مى شوند.» - کتاب تحف العقول، ص 245

4.   حِلْیَة المُتَّقین (یعنی زینت پرهیزکاران) یکی از کتب علامه مجلسی است که درباره آداب، اخلاق، رفتار و شیوه‌ی زندگی، فقط هم بر مبنای احادیث مستند معصومین نوشته شده. آن هم در چهارده یا پانزده باب که مسائل جزئی و ریزی چون: آداب لباس و پوشش، آداب زیور و رسیدگی به مو و ظاهر، آداب خوردن و آشامیدن، آداب خوابیدن، آداب معاشرت با مردم، آداب سفر و... را با احادیث معصومین دسته بندی و ارائه کرده است که پیشنهاد می‌کنم حالا که هم PDF آن و هم نسخه موبایل آن موجود است حداقل یکبار بخوانیم!

5.   بحارالانوار جلد 2 صفحه 30 و معانی الاخبار صفحه 180

* این سایت خوب را هم دیدن فرمایید؛ کتابخانه احادیث شیعه

والسلام.

  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 

السلام؛

در مملکت «تئوری‌ گو» ، «نق زن» و «منورالفکر» بسیار داریم که در قالب‌های متعددی از جمله منتقد، نویسنده، تئوریسین و استاد به فعالیت مشغولند! عده‌ای، همیشه و همه‌جا فقط نقد می‌کنند، البته بیشتر، شبیه نقد است، و در واقع چیزی جز جار زدن اشتباهات و ضعف‌ها نیست، چیزی جز نق زدن نیست! الان هم نود درصد فرهنگی کارهایمان، نق‌زن‌های قهاری‌اند! فقط حرف و حرف! دریغ از یک راه حل! مثلاً کتابی چند صد صفحه‌ای نوشته می‌شود که در مملکت ما فلان خلاف دینی که با چشم غیر مصلح هم دیده می‌شود، معضل است! یا چند صد صفحه کتاب نوشته می‌شود که در مملکت ما فلان مسئله فرهنگی رعایت نمی‌شود! بله، داریم به عینه می‌بینیم!! به جای این همه قیل و قال یک راه حل پیشنهاد کنید!

گاهی هم، این به اصطلاح نقدها، پز روشنفکری محسوب می‌شود؛ مثلاً طرف، هر روز نمایشگاه کتاب است، خرید هم می‌کند، باز به خاطر نگاه حزبی یا مخالفت با فلان نهاد و خط سیاسی یا حتی به خاطر اینکه الان انتقاد از نمایشگاه کتاب روی بورس است، کورکورانه مشغول تکرار یک‌سری حرف‌های بی‌ارزش می‌شود!! که چی؟ که مثلاً آقا صاحب‌نظر شدند!

صاحب نظر بودن، داشتنِ قدرتِ تحلیل و مواضعِ شخصی، نسبت به رویدادهای مختلف، خیلی هم خوب و پسندیده است اما راه حل دادن، صاحبِ نظری بودن که معضل را حل کند، پسندیده‌تر است!

فقط لب و دهن نباشیم!

به نظر شخصی حقیر! کتاب، خریدنش خوب است اما خواندش مهمتر است؛ الگوی نمایشگاه کتاب این سالها هم مشکلات زیاد دارد اما ما مشکل کتابخوانی بیشتر داریم، پس تا ارائه الگوی بهتر و البته اجرای آن، کتاب خریدن و کتاب خواندن خوب است!

والسلام.

  • سـ‌ع‌ـید

بایگانی