سـ‌ع‌ـید نوشت

بلاگ و روزنوشت‌های فرهنگی و شخصی سعید ابوالحسنی‌نژاد؛

«سـ‌ع‌ـید نوشت»

بلاگ و روزنوشت‌های فرهنگی و شخصی سعید ابوالحسنی‌نژاد؛

مدتی گفتار بی کردار کردی مرحمت؛
روزگاری هم به من کردار بی گفتار ده
صائب تبریزی

ســ‌ع‌ـــید's book recommendations, liked quotes, book clubs, book trivia, book lists (read shelf)
کارهای خوب!
پیام های کوتاه

◾️ اخرین مطالب...

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

شعرپسندها؛ 

یاد رخسار تو را در دل نهان داریم ما

در دل دوزخ، بهشت جاودان داریم ما


در چنین راهی که مردان توشه از دل کرده‌اند

ساده لوحی بین؛ که فکر آب و نان داریم ما


منزل ما همرکاب ماست هر جا می‌رویم

در سفرها طالع ریگ روان داریم ما


چیست خاک تیره تا باشد تماشاگاه ما؟

سِیرها در خویشتن چون آسمان داریم ما


قسمت ما، چون کمان از صید خود، خمیازه‌ای است

هر چه داریم از برای دیگران داریم ما


همت پیران دلیل ماست هر جا می‌رویم

قوت پرواز چون تیر از کمان داریم ما


گر چه غیر از سایه ما را نیست دیگر میوه‌ای

منت روی زمین بر باغبان داریم ما


گر چه صائب دست ما خالی است از نقد جهان

چون جرس آوازه‌ای در کاروان داریم ما


صائب تبریزی

غزل 18 دیوان اشعار


  • سـ‌ع‌ـید
شعرپسندها؛ 

شوخی مکن ای یار که صاحب نظرانند

بیگانه و خویش از پس و پیشت نگرانند


کس نیست که پنهان نظری با تو ندارد

من نیز بر آنم که همه خلق بر آنند


اهل نظرانند که چشمی به ارادت

با روی تو دارند و دگر بی بصرانند


هر کس غم دین دارد و هر کس غم دنیا

بعد از غم رویت غم بیهوده خورانند


ساقی بده آن کوزه خمخانه به درویش

کان‌ها که بمردند گل کوزه گرانند


چشمی که جمال تو ندیدست چه دیدست

افسوس بر اینان که به غفلت گذرانند


تا رای کجا داری و پروای که داری

کز هر طرفت طایفه‌ای منتظرانند


اینان که به دیدار تو در رقص می‌آیند

چون می‌روی اندر طلبت جامه درانند


سعدی به جفا ترک محبت نتوان گفت

بر در بنشینم اگر از خانه برانند


سعدی

غزل 248 دیوان اشعار


  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ 

السلام؛

همه دور هم جمع می شدیم؛ «مامان بزرگ» هم بود!

دایی، خاله، عمو و نوه ها سر یک سفره؛ «مامان بزرگ» هم بود!

یک بار در خانه، یک بار در رستوران و یکبار هم در پارک؛ «مامان بزرگ» هم بود!

همه با هم سفر میرفتیم؛ «مامان بزرگ» هم بود!

همه می خندیدیم و همه با هم خوب بودیم؛ «مامان بزرگ» هم بود!

از حال و احوال هم باخبر بودیم و به هم کمک میکردیم؛ «مامان بزرگ» هم بود!

...حالا «مامان بزرگ» نیست!


در قطعه شعری که از جناب صائب بتازگی در بلاگ منتشر کردم یک بیتی هست که اوصاف این روزهای ماست!

مهربانی از میان خلق دامن چیده است

از تکلف، آشنایی برطرف گردیده است!!


والسلام.

  • سـ‌ع‌ـید
شعرپسندها؛ 

مهربانی از میان خلق دامن چیده است

از تکلف، آشنایی برطرف گردیده است


وسعت از دست و دل مردم به منزل رفته است

جامه‌ها پاکیزه و دل‌ها به خون غلتیده است


رحم و انصاف و مروت از جهان برخاسته است

روی دل از قبلهٔ مهر و وفا گردیده است


پردهٔ شرم و حیا، بال و پر عنقا شده است

صبر از دلها چو کوه قاف دامن چیده است


نیست غیر از دست خالی پرده‌پوشی سرو را

خار چندین جامهٔ رنگین ز گل پوشیده است


گوهر و خرمهره در یک سلک جولان می‌کنند

تار و پود انتظام از یکدیگر پاشیده است


هر تهیدستی ز بی شرمی درین بازارگاه

در برابر ماه کنعان را دکانی چیده است


تر نگردد از زر قلبی که در کارش کنند

یوسف بی‌طالع ما گرگ باران‌دیده است


در دل ما آرزوی دولت بیدار نیست

چشم ما بسیار ازین خواب پریشان دیده است


برزمین آن کس که دامان می‌کشید از روی ناز

عمرها شد زیر دامان زمین خوابیده است


گر جهان زیر و زبر گردد، نمی‌جنبد ز جا

هر که صائب پا به دامان رضا پیچیده است


صائب تبریزی

غزل شماره 36 دیوان اشعار


  • سـ‌ع‌ـید
شعرپسندها؛ 

حضور دل نبود با عبادتی که مراست

تمام سجدهٔ سهوست طاعتی که مراست


نفس چگونه برآید ز سینه‌ام بی آه؟

ز عمر رفته به غفلت ندامتی که مراست


ز داغ گمشده فرزند جانگدازترست

ز فوت وقت به دل داغ حسرتی که مراست


اگر به قدر سفر فکر توشه باید کرد

نفس چگونه کند راست، فرصتی که مراست؟


ز گرد لشکر بیگانه مملکت را نیست

ز آشنایی مردم کدورتی که مراست


چو کوتهی نبود در رسایی قسمت

چرا دراز شود دست حاجتی که مراست؟


سراب را ز جگر تشنگان بادیه نیست

ز میزبانی مردم خجالتی که مراست


به هم، چو شیر و شکر، سنگ و شیشه می‌جوشد

اگر برون دهم از دل محبتی که مراست


چو غنچه سر به گریبان کشیده‌ام صائب

نسیم راه نیابد به خلوتی که مراست


صائب تبریری

غزل شماره 27 دیوان اشعار


  • سـ‌ع‌ـید
بلاگ‌نوشت؛ نوش جان کنیم؛ 

السلام؛

مدتهاست علاقه دارم کار مورد علاقه ام ، یعنی وبلاگنویسی را که از سال 84 آغاز کردم همچنان ادامه دهم، هر چند با تأخیر و فواصل زمانی زیاد! باز هم ایام شیرین و خوب نمایشگاه کتاب برای کتاب خوانها فرا رسید، هر چند که امیدوارم قدرت خرید مردم در کتاب حداقل کم نشده باشد! امسال هم همانطور که خود ما از بسیاری از بزرگان، اساتید و کتابخوان‌ها درخواست معرفی کتاب می‌کنیم، خیلی از دوستان و نزدیکان ما نیز، کتاب‌های مورد علاقه خود را به یکدیگر معرفی می‌کنند، که چه بهتر است که این معرفی کتاب را، نه از جنبه فخر فروشی یا غرور، بلکه از این جنبه ببینیم که دیگران نیز از کتاب های مورد علاقه ما استفاده کنند و کتاب هایی که نوش جان کردیم را به یکدیگر تعارف بزنیم!

پس در راستای ده کتاب پارسال و مطلب سال گذشته در همین زمان و در همین بلاگ، امسال هم بنا به صحبت و مشورتی که با دوستان کردیم، بنا شد هر کدام، کتاب‌هایی که قصد نوش جان کردن‌شان را داریم؛ معرفی کنیم اما قبل از هر چیز خودم و شما را به موارد زیر توصیه می‌کنم!

1.   تا زمانی‌که نسبت به بسیاری از نیازها و دانستنی‌ها و تجربیات، آگاهی پیدا نکردیم، تلاش کنیم کتاب‌هایی بخوانیم که این نیازها را برای ما تأمین کند که طبیعتاً در اولویت ترین آنها نیازها و دانستی های اعتقادی و فکری است!

2.   هر کس ممکن است بنا بر سلیقه و طبع خود و یا سیر مطالعات گذشته‌اش و یا همان نیازهایی که محضرتان عرض شد دست به انتخاب کتبی بزند که از نظر او برای او مهم و شیرین است؛ پس انتخاب افراد دیگر در مسأله کتاب را محترم بشمارید چرا که ممکن است برای شما انتخاب جذابی نباشد!

3.   بنا به توصیه پارسال، خواهشاً، همچنان کتاب‌خَر نباشیم و کتاب‌خوان باشیم و از همه مهمتر کتابهای نصفه کاره خود را مطالعه و به پایان برسانیم!

4.   برخی از کتابهای زیر یا بنا بر نیاز شخصی یا بنا بر توصیه عزیزی به حقیر (ناخوانده) انتخاب شده که ممکن است حتی خود بنده نیز پس از تهیه و مطالعه نظر مساعدی نسبت به آن نداشته باشم و یا شاید هم بالعکس!

5.   آخر هم چون نمایشگاه بر سر یک اختلاف بین دو یا سه نهاد ذی ربط به آن سر شهر منتقل شده امسال قطعاً یکبار و در روزهای پایانی به نمایشگاه (یا به قول برخی منتقدین فروشگاه کتاب) خواهم رفت


ضمناً این مطلب بروز خواهد شد!
* به یاد «کتاب بخوانیم» حسین احمدی سخا؛ غرقِ در رحمت خدا...

  • سـ‌ع‌ـید
نوش جان کنیم؛ 

السلام؛

اینجا تقریبا کتابهایی که تا حالا خواندم و یادم مانده است را قرار خواهم داد - با این تبصره که از آن‌ها لذت بردم - و در بلاگ نیز در وصف هر کدام معرفی‌نامه‌ای از دید خودم منتشر خواهم کرد باشد که شما نیز آن‌ها را نوش جان کنید! این‌که بنده کتبی را که خواندم و به آن‌ها علاقه داشتم، اینجا معرفی می‌کنم فقط جهت شریک کردن شما بزرگواران در نوش جان کردن شیرینی این کتاب‌هاست و جنبه معرفی و پیشنهاد را دارد؛ همین.


* صفحه goodreads هم پیشنهاد می‌کنم ببینید و هم پیشنهاد می‌کنم عضو شوید!

* کتبی که هنوز لینک ندارند یعنی هنوز برای آن‌ها معرفی‌نامه‌ ننوشته‌ام یا در بلاگ قرار ندادم!

* هر زمان فرصت کنم کتب را به روز می‌کنم...!



:: اعتقادی ، دینی ::


     

     

     

     




:: اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ::


     
  

    

     

     

     





:: رمان ، خاطرات ::


     


     

     



:: شعر ::


     


     

  


  • سـ‌ع‌ـید

بایگانی