السلام؛
نه اینکه بسیاری از حرف و حدیثها را به ما نمیگویند: نه! ولی بسیاری از حرف و حدیثها را زیاد به ما میگویند! حرف و حدیثهایی که برای ما خیلی بزرگ و مهم شدند! البته که دوستان و اساتید روحانی زیاد داریم و ارادتمند جامعه روحانیت نیز هستیم، اما مشخص است که باید چیزهای بیشتر و بهتری بگویند که تا به حال کمتر گفتند یا نمیگویند!! (البته اینجا بحث نقد به روحانیت نیست؛ چه آنکه اول منتقد روحانیت، خود، سیدِ روحانیِ باسواد و عالمی است که مفصل در این باره گفته، میگوید و خواهد گفت!) 1
اما صحبت سر همین حرف و حدیثهایی است که به ما نگفتند یا کمتر میگویند و اگر بدانیم و حتی رعایت کنیم خودمان آنها را رها نمیکنیم! به طور مثال یکی از سفرهای راهیان نور بود، (دقیق یادم نیست چه سالی بود: 92 یا 93 ، اما) خوب یادم هست که دوستان مسئول، خاموشی زده بودند و همه در خواب بودند اما ما به همراه یک جمع خودمانیتر، کنار روحانی کاروان، خارج از اسکان، نشسته بودیم و او هم ما جاهلها و تشنهها نسبت به کلام معصومین علیهم السلام را، گیر آورده بود و آرام آرام، یک حدیث زیبا و هیجانانگیز و مفصلی را به ما میچشاند!2 از این مثالها هم الی ماشاءالله زیاد است!
در کل، حدیثهایی که مربوط به رفتار و برخورد اجتماعی است، مربوط به نوع خاصی از زندگی است، مربوط به کار است، مربوط به انتخابهاست و... را ندیده و نخواهیم دید اما (با احترام) یک سری از احادیث معصومین را که چون خوب، بیزحمت و نصیحتگون هستند و لقلقه زبانمان شده است3، پشت هم تکرار میکنیم و فقط بر آنها تأکید داریم! (برای اینکه سوء برداشتی هم نشود مثالی نمیزنم!) اما مثلاً احادیثِ کتابِ شریفِ حلیة المتقین4 را کمتر خوانده یا بازگو میکنیم! چون نسخهها و مسائلی است که باید رعایت شود یا رعایت کنیم که طبیعتاً برای خیلیها سخت است یا به هر دلیلی از آن غافلیم!! این هم البته راه دارد! وقتی امام رضا علیه السلام میفرمایند؛ خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده میکند، و بلافاصله سؤال میشود امر شما چگونه زنده میشود؟ و امام فرمودند: علوم و احادیث و معارف ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد؛ زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند کرد!5 یعنی راهش را هم که گفته اند!
خلاصه... ما مردمانی هستیم که منتظریم کسی برایمان کاری کند، یا منتظریم کسی به ما حرفی بگوید و بیاموزد! اما اگر این دوحالت نشد یا حتی اگر این دو حالت شد؛ بهتر این نیست که خودمان یک کاری کنیم!؟
بگذریم! این هم سه حدیث و روایتی که کسی به ما نیاموخت و خودمان خواندیم و بسیار لذت بردیم و تلاش میکنیم رعایت کنیم، البته اگر حدیث سوم را رعایت میکردیم قطعاً اجتماع ما اینطور نبود و خیلی زیباتر و بهتر از اینها میشد. تقدیم به شما:
حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم؛ «برترین کارها، دشوارترین آنهاست.» - بحارالانوار جلد 70 صفحه 191
امیرالمؤمنین علیه السلام: «کار (خیر) اندک، که بر آن مداومت ورزی، از کار بسیار که از آن خسته شوی، امیدوار کنندهتر و بهتر است.» - حکمت 278 کتاب شریف نهجالبلاغه
امام زینالعابدین علیبنالحسین علیه السلام؛ «...پس بنگر اگر طرف مقابل، سنش از تو بالاتر بود، پس با خودت بگو او بیشتر از من عبادت کرده و ایمانش جلوتر از من بوده پس از من بهتر است. و اگر سنش از تو کمتر است پس با خودت بگو من بیشتر از او گناه کردم پس او از من بهتر است. و اگر سنش همسن توست با خودت بگو من یقین دارم گناهکارم اما نمیدانم او گناهکار است پس باز او بهتر از من است.» - جلد 2 کتاب احتجاج صفحه 52
1. جُستار و کلیدواژه «روحانیها» ، «وظایف روحانیت» و... در اینجا: http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1308
2. سفر دانشجویی بازدید از مناطق علمیاتی جنوب کشور در هشت سال دفاع مقدس که بسیار لذت بخش بود در کنار دوستان و حاج حسین عالمی که به شکل قطره چکان تا روز آخر آن حدیث را گفت و اما تمام نکرد!
3. امام حسین علیه السلام: «به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا جایى که دین وسیله زندگى آنهاست، دین دارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم مى شوند.» - کتاب تحف العقول، ص 245
4. حِلْیَة المُتَّقین (یعنی زینت پرهیزکاران) یکی از کتب علامه مجلسی است که درباره آداب، اخلاق، رفتار و شیوهی زندگی، فقط هم بر مبنای احادیث مستند معصومین نوشته شده. آن هم در چهارده یا پانزده باب که مسائل جزئی و ریزی چون: آداب لباس و پوشش، آداب زیور و رسیدگی به مو و ظاهر، آداب خوردن و آشامیدن، آداب خوابیدن، آداب معاشرت با مردم، آداب سفر و... را با احادیث معصومین دسته بندی و ارائه کرده است که پیشنهاد میکنم حالا که هم PDF آن و هم نسخه موبایل آن موجود است حداقل یکبار بخوانیم!
5. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30 و معانی الاخبار صفحه 180
* این سایت خوب را هم دیدن فرمایید؛ کتابخانه احادیث شیعه
والسلام.
السلام؛
برای شهید تمام عیار علی خلیلی و تقدیم به مادر و پدر بزرگوارش... . فقط خدا میداند ارزش این کار را هر چند که تمسخر کنند آن آدمهایی که روزی ممکن است همین اتفاق برای ناموس ایشان رخ دهد که ان شاء الله پیش نیاید. علی خلیلی با آن مراسم عجیب، پرشور و با شکوه به دیدار حضرت حق شتافت چرا که زمین جای او و امثال اون نیست.
طرح یک کار دلی بود شرمنده اگر آنطور که باید در خور و زیبا در نیامد!
والسلام.