یک برش کتاب - ...خود آن حضرت، بنا بر حدیث متواتر و معروف، فرمود: «بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الأخلاق». بعثت با این هدف در عالم پدید آمد که مکرمتها (بزرگیها)ی اخلاقی و فضیلتهای روحی بشر؛ عمومیت پیدا کند و به کمال برسد.
تا کسی خود، دارای برترین مکارم اخلاق نباشد، خداوند متعال این مأموریت عظیم و خطیر را به او نخواهد داد؛ لذا در اوایل بعثت، خداوند متعال خطاب به پیغمبر میفرماید: «وَ إنّکَ لَعَلی خُلُقٌ عَظیم».
ساخته و پرداخته شدن پیغمبر، تا ظرفی بشود که خدای متعال، آن ظرف را مناسب وحی خود بداند، مربوط به قبل از بعثت است..
کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۸
حضرت_یوسف (که سلام خدا بر او باد) پیامبر بودند؛ ولی باز خداوند فرمود اگر «بُرْهانَ رَبِّهِ» (یعنی حقیقت و دلیلی که خدا به آن حضرت نشان داد) نبود، مقابل زلیخا بند را آب میداد!!
حالا بیش از ۱۲ میلیون جوان مجرد داریم؛ که پیامبر هم نیستند؛ مسئولین و پدر و مادرها هم این را نمیدانند!!
#بازنشر
«هر وقتی که کشورمان دچار ذلّت شد، بهخاطر این بود که مردان فداکار، مردان دلاور، مردان باگذشت نداشتیم. آنوقتی که کشور ما در هر دورهای از دورههای تاریخ، سربلند شد، بهخاطر این است که چنین مردانی را داشتیم.»
این جملات که علاوه بر معنای تاریخی و سیاسی، بار فرهنگی دارد؛ اشاره به مهمترین وظیفهی یک نظام اجتماعی دارد و آن هم «تعلیم و تربیت» است!
وقتی از ابتدا کودک و نوجوان ما بر اساس الگوهای خشک و محدود در مدرسه، تعلیم داده میشود و خبری از تربیت نیست و علیالظاهر، هیچ برنامهی مشخصی هم برای «فداکار شدن»، «قوی شدن»، «شجاع شدن»، «اجتماعی شدن» و... کودک وجود ندارد؛ باید از آینده ترسید! بالاخص اینکه فضای اقتصادی و فرهنگ عمومی جامعه (متأسفانه) به سمت منفعت طلبی، انحصار و مادی گرایی پیش میرود!
در جلسهای درباره تولیدات فرهنگی، به حاضرین گفتم: «...چیزی را که میگویم؛ تصور کنید و نخندید؛ تصور کنید روزی که عروسک و کارتون شهدا را بسازیم و عرضه کنیم».
همه خندیدند!
اثر زیر مثالی است که کودک با آن ارتباط برقرار میکند و میتوان با استفاده از هنر صحیح و کار تمیز ارتباط ذهنی با قهرمانان ملی و دینی برقرار کند!
تئاتر «ماراتون» آبانماه در تهران، روی صحنه رفت! این نمایش در یک رحم اتفاق میافتاد و تلاشِ دو کروموزوم X و Y را برای ورود به دنیای دیگر نشان میداد!!
مشخص است که این توضیحِ یک خطی، برای بسیاری جذاب به نظر میرسد و برای عدهای هم تعجب برانگیز است! همین واکنشها به یک حرکت فرهنگی (چه مثبت و چه منفی) برگرفته از تفکر و اعتقادات افراد است؛ حالا چه مخاطب باشند، چه مسئول!
...گفته شده که هنرمند باید حساستر و جلوتر از جامعه باشد! و اگر هنرش در خدمت رشد مردم قرار بگیرد؛ هنری موفق است. از طرفی، آگاهیم که وظیفهی هنر و هنرمند «فقط» سرگرمی نیست و هر آنچه هم که هنرمند میسازد، از فکرِ او و دغدغههای او میجوشد!
آنچه گفته شد را بگذارید کنارِ این مطلب که تئاتر (به عنوان یکی از مهمترین شاخههای هنر) در قرن پنجم و در یونان، فضایی برای آموزش مردم بود و هدفش کمک به تربیت و رشد مخاطبی بود که به تماشا مینشست! چرا که در اندیشه آنها مخاطب باید «بهتر» از قبل، از صحنهی نمایش خارج میشد! در قرنهای بعدی بود که رومیها و غربیها؛ تئاتر و هنر را به سرگرمی تبدیل کردند و در تئاتر؛ به نمایش هجویات و جذابیتهای جنسی و مادیات و گذران زندگی و... پرداختند!
خلاصه اینکه ماجرا، همان ماجرای معروفِ پفکی است که وقتی در صدا و سیما تبلیغ شد، عدهای فریاد زدند: «برای سلامتی ضرر دارد». اما واقعاً چرا ما نسبت به کالای فرهنگی و خوراک فرهنگیِ خود، هیچ واکنشی نشان نمیدهیم و حساس نیستیم!
برگرفته از کتاب «جامعه شناسی مخاطب در حوزه فرهنگی و هنری» اثر آنتیگون موشتوری و کتاب «هنر، دین، تجدد» اثر آیت الله سید مهدی میرباقری
یک برش کتاب: مسلمان کسی است که هم درد خدا را داشته باشد و هم درد خلق خدا را. حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ. قرآن تعبیر «حریص» را به کار برده است. گاهی بعضی پدرها که میخواهند بچههایشان باسواد بشوند، آنقدر افراط میورزند که میگویند فلانی حریص است به اینکه بچهاش باسواد شود، مثل آدمی که حریص مال دنیاست. درست مثل آدمی که پول پرست و حریص جمعآوری پول است، پیغمبر حریص نجات مردم است، حریص بهبود بخشیدن به دردهای مردم است. این می شود درد خلق داشتن...
کتاب انسان کامل
مجموعه آثار شهید مطهری ، ج23، ص141